@article { author = {پورمعتمد, دکتر فرامرز and معتمد, دکتر احمد}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {La région étudiée présente la forme d’un anticlinal étendu, séparé des terrains voisins par les qrandes failles, dont l'allure générale suit celle de l'ensemble de la région;c'est-dire N.O.-S.E. L'extension des affleurements des roches iqneés est plus importante et les roches sedimentaires marines ne présentent que des lits minces et dispersés. Ces roches volcaniques sont de nature et de couleurs différentes, passant. des ignimberites, dacites, andésites aux basaltes. Ii semble que les coulées anciennes sont de nature intermediaires, tandis que les épanchements acides se sont melèes aux coulées moms anciennes. L’existance des minces couches sédimentaires fossiliferes(surtout les nummulites,lamellibranches et echinodermes) and assurés l’âge d'Eocene pour l'ensemble de la région. La disparition de la formation de Ghom est probablement due a l'action de la faille qui a mis dans le nord de la region la formation rouge superieure au contact de l'eocene.}, keywords = {}, title_fa = {زمین شناسی شمال حوض سلطان (ارتفاعات علی آباد و کوشک نصرت)}, abstract_fa = {شکل عمومی منطقه مورد مطالعه بصورت آنتی کلینال وسیعی است که بوسیله گسلهای اصلی از زمین های اطراف جدا شده است و گسل های فرعی فراوانی نیز آنرا قطع می کند.آنتی کلینال و گسل های اصلی دارای امتداد شمال غربی – جنوب شرقی است. تشکیلات آذرین و آذرآواری در این منطقه دارای گسترش زیادی بوده و سنگهای رسوبی دریائی بصورت پراکنده در بین آنها دیده می شود. تشکیلات آذرین شامل سنگهای ایگنمبریتی‘ داسیتی‘ آندزیتی‘ آندزی بازالتی و بازالتی است. بنظر می رسد که سنگهای اسید در زمانهای جدیدتر گسترش بیشتری داشته است‘ در عین حال که با فورانهای قلیائی و حد وسط نیز همراه است‘ فراوانترین سنگهای ناحیه آندزیت ها می باشند که بسیاری از آنها قدیم ترین سنگهای منطقه مورد مطالعه را نیز تشکیل می دهند. وجود لایه های رسوبی واقعاً دریائی محتوی فسیل هائی از روزنه داران (مخصوصاً نومولیت ها) دو کفه ای ها (بخصوص اوسترئیدها)‘ شکم پایان و خارپوستان‘ سن سنگهای این منطقه را به ائوسن محدود می کند. فقدان تشکیلات دریائی قم (اولیگوسن میوسن) را در این ناحیه می توان مربوط به اثر گسلی دانست که سبب مجاورت تشکیلات قرمز فوقانی با سنگهای ائوسن در حد شمالی منطقه شده است. در شمال و غرب حوض سلطان ارتفاعات علی آباد و ساری بلاغ و کوشک نصرت قرارگرفته است. قسمتی از این ارتفاعات مانند غالب برجستگی های ایران مرکزی کوئستا مانند بود‘ و با بریدگی مشخصی که شیب دو طرف آن یکسان دیده می شود این کوهها دارای رنگهای متنوع بود‘ و از قرمز و گلی تا سبز روشن ویا مایل به زرد و تیره تغییر می کند و دشت وسیعی با رسوبهای تخریبی گچ و نمکدار آنها را از ارتفاعات حسن آباد واقع در جنوب تهران جدا می کند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16471.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16471_f2928b9a6b7c1733bac16e14cca2e738.pdf} } @article { author = {پاکزاد, دکتر هوشنگ}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {On excite par un haut—parleur un tuyau de longueur L sur l'une de ses fréquences de résonace. Aprés coupure, le son dans le tuyau s'amortit discontinuellement avec un seul taux de décroissance, et sur cette fréquence de résonance seulement. D'aprés la courbe de réponse en fréquence du tuyau, on définit sur chaque résonance une bande passante, qu'on relie au temps de réverbération. Le durée de réverbération. "tr" varie cormme l'inverse de la bande passante ?f.On obtient: Les vérifications expérimentales effectuées dans quatre tuyaux confirment convenablement les prévisions du calcul.}, keywords = {}, title_fa = {رزنانس لوله ها و رابطه آن بازمان بازآوایی (روربراسیون)}, abstract_fa = {شرایط لازم برای تشکیل ریشه و جوانه های نویدید تا کنون در بسیاری از گیاهان (رفرانس7) و همچنین در بعضی از گونه های Peperomia (رفرانس های 1و2و4) مورد بررسی قرار گرفته است. Harris و همکارانش در سال 1964 با استفاده از قطعات چهارگوش برگ Peperomia sandasii و در شرایط غیر استریل‘ نشان دادند که این قطعات قادر به تشکیل ریشه و جوانه بوده جوانه ها پس از مدتی در قطب نزدیک ریشه ها تشکیل می شوند. در سال 1968‘ Brulfert و Bigot در ضمن مطالعه ریشه زائی در برگهای جدا شده Peperomia, griseo-argentea باز هم در شرایط غیر استریل‘ نتایجی را که در مورد P.Sandersii بدست آمده بود تأیید کردند و نتیجه گرفتند که در جنس Peperomia وجود ریشه برای ظهور جوانه روی قطعات جداکشت ضروری است. در این مقاله ضمن فراهم آوردن شرایط لازم برای تشکیل ریشه و جوانه های نوپدید بر روی قطعات جداکشت گونه دیگری از پپرومیا‘ P.blanda ‘ صحت و سقم این مسأله نیز مورد بررسی قرار گرفته و در ضمن‘ با مطالعه هیستولوژیکی قطعات جداکشت منشاء ریشه و جوانه های نو پدید نیز معلوم گردیده است. تشکیل ریشه و جوانه های نوپدید بر روی قطعات جدا کشت برگ P.blanda با کشت این قطعات بر روی یک محیط پایه محتوی ژلوز‘ ویتامین ها‘ و گلوکزودرغیاب عوامل رشد آغاز گردید. در این محیط قطعات جدا کشت مذکور قادر به تشکیل ریشه بوده و جوانه ها‘ نظیر آنچه که در مورد دوگونه دیگر پیرومیا بآن اشاره گردید (1و4) پس از مدتی در قاعده ریشه بوجود می آیند. ولی موقعیکه اسیداندولیل استیک و کوکینتین باتراکمهای مختلف به محیط کشت افزوده می شود‘ بر حسب تراکم این مواد و همچنین بر حسب حالت قطعات جداکشت (جوان و یا مسن بودن آنها) تعداد متفاوتی از ریشه و جوانه بر روی آنها آشکار می گردد. تابلو (1) نشان می دهد که: - با اضافه کردن اسیداندولیل استیک (شکل l, a) به محیط کشت بر تعداد ریشه های نوپدید و با اضافه کردن کینتین (شکل l, b) بر تعداد جوانه های نوپدید افزوده می شود. - با بعضی از تیمارهای هورمونی‘ تشکیل ریشه اصلا انجام نگرفته‘ تشکیل جوانه مستقل از تشکیل ریشه صورت می گیرد. - قطعات جداکشت حاصل از برگهای جوان و مسن پاسخ مشابهی به ترکیبات رشد نداده برگهای جوان قدرت بیشتری در تشکیل جوانه و برگهای مسن قدرت بیشتری در تشکیل ریشه از خود نشان می دهند. مجموع نتایج فوق مدلل می سازند که در قطعات جداکشت برگ P.blanda نیز نظیر دو گونه دیگر این گیاه (1و4) در غیاب عوامل رشد‘ تشکیل جوانه به تشکیل ریشه بستگی دارد. ولی موقعیکه کینتین بمقدار بسنده ای به محیط کشت افزوده می شود قطعات جدا کشت بدون تشکیل ریشه نیز می توانند جوانه بوجود آورند. این موضع نقش ریشه را در سنتزسیتوکینین های لازم برای تشکیل جوانه تأیید می نماید(6). بکمک یک بلندگو که در ابتدای یک لوله بطول L قرار دارد لوله را در فرکانسهای رزنانس به تحریک در می آوریم بعد از قطع منبع صدا مشاهده می شود تراز شدت صدا در لوله بطور پیوسته در فکانس رزنانس f? فقط متناسب با ضریب کاهش کم می شود. از روی منحنی پاسخ لوله برای هر رزنانس یک نوار فرکانس را به نام باند عبوری تعریف می کنیم که بستگی به زمان بازآوائی دارد. زمان بازآوئی tr با عکس باند عبوری f? تغییر می نماید. و از آنجا رابطه ساده زیر بدست می آید: آزمایشهای تجربی در دو لوله یکی بمقطع دایره ای و بطول متغییر از آلومینیم سخت و دیگری بمقطع مربع مستطیل و طول ثابت از آلیاژ انجام گرفت. اتصال چشمه صدا بالوله ها از نوع نرم بوده و بین آنها لایه ای از هوا قرار دارد. از لوله های در دو حالت باز و بسته استفاده گردید. سه نوع منحنی رزنانس بحسب فرکانس مشاهده شد: در نوار بین 30 تا 80 هرتز منحنی رزنانس نسبت به ?f در جهت صعودی نامتقارن در نوار 80 – 200 هرتز منحنی رزنانس متقارن و بالاخره در نوار حدود 200 – 400 هرتز منحنی رزنانس در جهت نزولی نامتقارن است (شکل 6) نتایج تجربی با دقت قابل ملاحظه ای با محاسبه تطبیق می نماید.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16472.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16472_74bd252ed73eea3537f6b46b329d9e48.pdf} } @article { author = {زاده, حسن ابراهیم and مقبلی, مهین}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Required conditions for neoformation of roots and buds has been studied in several plants (7) and also in some Peperomia species (1,2). In 1964, Harris and his collaborators showed by use of Squares segments of Peperomia Sandersii's leaf in non-sterile condition, that this segments are able to produce roots and buds which the latter is formed in the proximal pole of the roots. In 1968, Bigot and Brulfert, studying the rhizogenesis and caulogenesis on detached leaves of Peperomia griseo-argentea in the non—sterile condition confirmed the results obtained about Peperomia sandersii, and concluded that in the Peperomia, root is necessary for caulogenesis. In 1978, Ebrahimzadeh and Amide, by determining the required hormon conditions for root and bud formation on internodal segments of stem of Peperomia blanda, showed that in the sterile condition, formation of roots and buds were accomplished independendly. So it seemed intresting to study this problem for comparison with results of previous studies by utilization of the square segments of Peperomia bland's leaf and to clarify the origin of roots and buds.}, keywords = {}, title_fa = {مطالعه قدرت اندام زائی قطعات چهارگوش برگ Peperomia blanda H.B&K پس از کشت در شرایط in vitro}, abstract_fa = {شرایط لازم برای تشکیل ریشه و جوانه های نویدید تا کنون در بسیاری از گیاهان (رفرانس7) و همچنین در بعضی از گونه های Peperomia (رفرانس های 1و2و4) مورد بررسی قرار گرفته است. Harris و همکارانش در سال 1964 با استفاده از قطعات چهارگوش برگ Peperomia sandasii و در شرایط غیر استریل‘ نشان دادند که این قطعات قادر به تشکیل ریشه و جوانه بوده جوانه ها پس از مدتی در قطب نزدیک ریشه ها تشکیل می شوند. در سال 1968‘ Brulfert و Bigot در ضمن مطالعه ریشه زائی در برگهای جدا شده Peperomia, griseo-argentea باز هم در شرایط غیر استریل‘ نتایجی را که در مورد P.Sandersii بدست آمده بود تأیید کردند و نتیجه گرفتند که در جنس Peperomia وجود ریشه برای ظهور جوانه روی قطعات جداکشت ضروری است. در این مقاله ضمن فراهم آوردن شرایط لازم برای تشکیل ریشه و جوانه های نوپدید بر روی قطعات جداکشت گونه دیگری از پپرومیا‘ P.blanda ‘ صحت و سقم این مسأله نیز مورد بررسی قرار گرفته و در ضمن‘ با مطالعه هیستولوژیکی قطعات جداکشت منشاء ریشه و جوانه های نو پدید نیز معلوم گردیده است. تشکیل ریشه و جوانه های نوپدید بر روی قطعات جدا کشت برگ P.blanda با کشت این قطعات بر روی یک محیط پایه محتوی ژلوز‘ ویتامین ها‘ و گلوکزودرغیاب عوامل رشد آغاز گردید. در این محیط قطعات جدا کشت مذکور قادر به تشکیل ریشه بوده و جوانه ها‘ نظیر آنچه که در مورد دوگونه دیگر پیرومیا بآن اشاره گردید (1و4) پس از مدتی در قاعده ریشه بوجود می آیند. ولی موقعیکه اسیداندولیل استیک و کوکینتین باتراکمهای مختلف به محیط کشت افزوده می شود‘ بر حسب تراکم این مواد و همچنین بر حسب حالت قطعات جداکشت (جوان و یا مسن بودن آنها) تعداد متفاوتی از ریشه و جوانه بر روی آنها آشکار می گردد. تابلو (1) نشان می دهد که: - با اضافه کردن اسیداندولیل استیک (شکل l, a) به محیط کشت بر تعداد ریشه های نوپدید و با اضافه کردن کینتین (شکل l, b) بر تعداد جوانه های نوپدید افزوده می شود. - با بعضی از تیمارهای هورمونی‘ تشکیل ریشه اصلا انجام نگرفته‘ تشکیل جوانه مستقل از تشکیل ریشه صورت می گیرد. - قطعات جداکشت حاصل از برگهای جوان و مسن پاسخ مشابهی به ترکیبات رشد نداده برگهای جوان قدرت بیشتری در تشکیل جوانه و برگهای مسن قدرت بیشتری در تشکیل ریشه از خود نشان می دهند. مجموع نتایج فوق مدلل می سازند که در قطعات جداکشت برگ P.blanda نیز نظیر دو گونه دیگر این گیاه (1و4) در غیاب عوامل رشد‘ تشکیل جوانه به تشکیل ریشه بستگی دارد. ولی موقعیکه کینتین بمقدار بسنده ای به محیط کشت افزوده می شود قطعات جدا کشت بدون تشکیل ریشه نیز می توانند جوانه بوجود آورند. این موضع نقش ریشه را در سنتزسیتوکینین های لازم برای تشکیل جوانه تأیید می نماید(6). در مقطع عرضی برگ P.blanda دو بخش تشخیص داده می شود: بخش فوقانی شفاف و فاقد کلروپلاست و بخش تحتانی کلروفیل دار. لایه های فوقانی بخش کلروفیل دار که در تماس با بخش بیرنگ برگ قرار گرفته اند محتوی بلورهای اکسالات کلسیم و باین ترتیب از لایه های زیرین بخوبی تمیز داده می شوند. مطالعه هیستولژیکی قطعات جداکشت برگ در طول تشکیل جوانه و ریشه های نوپدید نشان می دهد که ریشه ها از لایه های فوقانی بخش کلروفیل دار بوجود آمده (شکل 2, a, b) در حالیکه جوانه های نوپدید از لایه های فوقانی بخش بدون کلروفیل منشاء می گیرند (شکل 2, c, d). بنابراین اگر بخواهیم ریشه و جوانه های نوپدید را از نظر منشاء با یکدیگر مقایسه کنیم ملاحظه خواهیم نمود که در اینحالت نیز نظیر آنچه که با مطالعه منشاء ریشه و جوانه در روی قطعات جدا کشت ساقه P.blanda بدست آمده (2)‘ ریشه ها دارای منشاء داخلی و جوانه ها دارای منشاء خارجی هستند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16473.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16473_bbc3d739fd4ca2663620dc18d0736d46.pdf} } @article { author = {زاده, دکتر ناصر روحانی and پورفیض, حسین}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Thirty cancer patients (14 males, 16 females) with the average age of 46.93 years were studied. They were treated by gamma-partial body irradiation Iradiation doses (tumor doses) ranged from :3000-6600 rade in 3—6 weeks. Total serum-protein was determined for each patient before, during and after radiotherapy by Biuret method. Gamma-globulin was determined by electrophoresis and immunoglobulins were determined by the single radial immunodiffusion technique. The experimental results showed that gammablobulin was decreased during and after radiotherapy. The reduction of gammaglobulin in 86.66% cases was 14.11% which indicates that the amount of immunoglobulins were also changed. 75. % of 28 patients showed a 70.41 mg/lOOml reduction of IgA after radiotherapy. This result shows that during and after radiotherapy the amount of IgA is reduced to below the normal level. 57,14% of 28 patients showed a 297. 02 mg/100 ml reduction OF IgG and 39.28% of 28 patients showed a 44.09 mg/lOOml reduction of 1gM after radiotherapy. These results show that although the concentration of IgG and 1gM bave been reduced after radiotherapy, they are still above the normal levels. Due to precocious symptoms caused by radiation of tentative cancer patients (especially) those suffering from Qesophagus cancer) a lack of appetite was observed among the patients. The results showed that there was no reduction in total protein before, during and after radiotherapy. Therefore, precocious symptoms of radiation cannot be an effective factor in the reduction of gammaglobulin and immnunoglo— bulins (IgM,IgG),the reduction of IgA in patients during and after radiotherapy could have some side-effects.}, keywords = {}, title_fa = {بررسی تغییرات گاما گلبولین و ایمنوگلبولین های M, A, G در بیماران سرطانی قبل – حین و بعد از رادیوتراپی}, abstract_fa = {گاماگلبولین و ایمنوگلبولین ها نقش مهمی در دفاع و ایمنی بدن در مقابل آلودگیها دارند‘ ارتباط بیولوژیکی این عوامل باسلولهای سازنده آنها یعنی پلاسموسیتها و لنفوسیتها شناخته شده است. از طرفی حساسیت مراکز خونساز (بخصوص مغز استخوان) نسبت به پرتوهای یونساز و کاهش عناصر سلولی حاصله از این مراکز بدنبال پرتوتابی مسلم شده است. بعلت ارتباط بیولوژیکی مراکز خون ساز با عوامل دفاعی فوق‘ تغییرات کمی گاما گلبولین و ایمنوگلوبولین های (G, A, M) در نزد بیماران سرطانی که پرتو درمانی می شوند لازم تشخیص داده شده است. در این تحقیق از 30 بیمار سرطانی مختلف (14مذکر و 16 مونث) با سن متوسط 93/46 سال که با دزهای 3000 – 6600 را در اشعه گاما (در عرض 3 – 6 هفته ) و بطور متوسط روزانه 200 را در تحت پرتودرمانی قرار می گرفتند استفاده کرد. آزمایش های مربوط به اندازه گیری گاماگلبولین‘ ایمنوگلبولین ها و پروتئین کل سرم در مورد هر بیمار سرطانی مورد آزمایش در سه مرحله قبل‘ ضمن (بعد از دریافت 2/1 در مورد نیاز) و بعد از پرتو درمانی و بلافاصله بعد از دریافت دز مورد نیاز برای هر بیمار انجام گردید. اندازه گیری پروتئین کل سرم جهت اطمینان از اینکه بیماران سرطانی مورد آزمایش در اثر عوارض زودرس پرتو درمانی (بی اشتهائی – گلودرد - ... بخصوص در نزد بیماران سرطان مری) مبتلا به کمبود پروتئین نمی گردند‘ انجام داده شده است. نتایج تجربی حاصله از الکتروفورز پروتئینهای سرم در سه مرحله فوق نشان داده شده که درصد گاماگلبولین بعد از شروع پرتو درمانی (ضمن و بعد پرتو درمانی) نسبت به قبل از آن در 66/86% حالات مورد مطالعه بمقدار 11/14% کاهش می یابد. با کاهش گاما گلبولین معلوم می گردد که در ایمنوگلبولین ها نیز تغییراتی (بدنبال کاهش گاما گلبولین) صورت خواهد گرفت. از اینرو برای پیگیری چگونگی تغییرات فوق در ایمنوگلبولین ها بطریق ایمنودیفیوژن (Immunodiffusion) در سه مرحله فوق اندازه گیری شد. نتایج تجربی حاصله در اینمورد از مطالعه 28 بیمار سرطانی فوق نشان داده شده است که میانگین هر یک از ایمنوگلبولین ها در ضمن و بعد از پرتودرمانی نسبت به قبل از آن تغییرات مختصری می نماید. این تغییرات (بصورت کاهش) در مورد ایمنوگلبولین A بیش از همه و در 57/75 درصد حالت بطور متوسط 41/70 میلیگرم درصد میلی لیتر بود و میانگین ایمنوگلبولین A بعد از پرتودرمانی نسبت به قبل از پرتودرمانی به پائین تر از حد طبیعی تقلیل یافته است. کاهش ایمنوگلوبین G بعد از پرتو درمانی نسبت به قبل از آن در 14/57 درصد حالات مورد مطالعه بطور متوسط 06/297 میلیگرم درصد میلی لیتر ملاحظه گردیده است. ولی میانگین ایمنوگلبولین G بعد از پرتودرمانی با درنظر گرفتن مقدار کاهش (بطور متوسط) بالاتر از حد طبیعی است. ایمنوگلبولین M در 28/39 درصد حالات مورد مطالعه بعد از پرتودرمانی نسبت به قبل از آن بطور متوسط 09/44 میلیگرم درصد میلی لیتر کاهش یافته است. در اینمورد نیز میانگین ایمنوگلبولین M بعد از پرتودرمانی (باتوجه به حد متوسط کاهش) به پائینتر از حد طبیعی تنزل نمی کند. با توجه به میانگین پروتئین کل سرم در سه حالت فوق (قبل از پرتو درمانی 81/6‘ ضمن پرتو درمانی 69/6 و بعد از پرتو درمانی 77/6 گرم درصد میلی لیتر) معلوم می شود که عوارض زودرس حاصله از پرتودرمانی منجر به کمبود پروتئین سرم در بیماران مورد آزمایش نمی نماید. با توجه به نتایج تجربی فوق معلوم می شود که بدنبال پرتودرمانی کاهشی در سلولهای سازنده آنها (لنفوسیتها و پلاسموسیتها) صورت می گیرد که منجر به کاهش فرآورده های آنها(گاما گلبولین و ایمنوگلبولین ها) می گردد. ولی بعلت بالا بودن ایمنوگلبولین ها در بیماران سرطانی مورد آزمایش (قبل از پرتودرمانی) نسبت به افراد سالم ابن تغییرات کاهش مقدار آنها را از طبیعی پائینتر نمی آورد. فقط در مورد ایمنوگلبولین A کاهش بعد از پرتو درمانی مقدار آنرا پائینتر از حد طبیعی می آورد. ازینرو احتمالا ممکنست بعد از پرتو درمانی بیماران سرطانی مورد آزمایش بعوارض ناشی از کاهش ایمنوگلبولین A (آلودگی سطوح بدن به میکروارگانیسم ها) مبتلا گردند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16474.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16474_ce4f2c82cb402ff3e0418d28b2a70fb4.pdf} } @article { author = {حمیدیان, دکتر محمدرضا}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Tritium(T1/2 =12.35 y) is constantly being produced in the upper atmosphere by nuclear reactions due to cosmic rays interaction with the atmospheric constituents. Tritum thus produced is immediately oxidized to H2O and mixed with the atmospheric HO . Natural tritium was first detected in water by von Grosse et al, in 1951, using electrolytic Concentration and gas counting. With the advent of thermonuclear weapon test in 1954 tritium content of the upper atmosphere was increased by several orders of magnitude. This increasing will be continued as far as the weapon test is put in action. Even this situation, measarement of tritium in the environmental materials is still difficult, because of its low level and low beta energy. In this paper the coneentration of tritium in several sea water sample are measured by liquid scintillation counter “LSC-LB1” made by Aloka Co. ,LTD. Figure of merit (FM) ,measuring time and procedure of sample prepration of this LSC Counter is compared to the best gas counter. Because of the large sample Volume (100 ml) low background and easy prepration we think that this kind of LSC Counters, for low level tritium measurement, are preferable.}, keywords = {}, title_fa = {مقایسه روش های متداول برای اندازه گیری تریتیم آب دریا}, abstract_fa = {تریتیم یک عنصر رادیواکتیو بتا با نیمه عمر 35/12 سال می باشد که بطور مداوم در طبقات بالای اتمسفر زمین بوجود می آید. ایجاد تریتیم بطور مصنوعی در نتیجه واکنش های هسته ای است که تابش های کیهانی با اتمسفر زمین دارند‘ C12 (n, t) N 14 و H 3 (N14 n,) O16. تریتیم پس از بوجود آمدن فوراً بصورت O2H اکسید گردیده و ضمن مخلوط شدن با ملکولهای آب اتمسفر‘ در واکنش های شیمیائی زمین شرکت می نماید. میزان بوجود آمدن و تجزیه تریتیم در آتمسفر متعادل در نظر گرفته می شد و بعلت تراکم بسیار ناچیز تریتیم اندازه گیری مقدار آن همیشه همراه با اشکال بوده است. با انفجار بمب هسته ای در سال 1954میزان تریتیم بالای اتمسفر چندین برابر افزایش پیدا کرده است و مسلماً انفجارات بعدی منجر به افزایش بیشتر شده و خواهد شد. این عنصر در واکنش های هسته ای فوزیون و فیسون بوجود می آید. نمونه هائی از واکنش های هسته ای مربوط به انفجار بمب H و بمب A که در آنها تریتیم بوجود می آید به ترتیب عبارتند H3 H(n, r)2H,3Pu(n,f)239 و H3U(n,f)235. با در نظر گرفتن اینکه نیاز به انرژی الکتریکی از نیروگاههای هسته ای روزبروز افزایش پیدا می کند و این نیاز را در سال 2000 تا GWe 2000تخمین میزنند مسایل مربوط به افزایش رادیواکتیویته محیط زیست نیز روز بروز جدی تر خواهد شد. بدلیل اینکه ترتیتم دارای نیمه عمر متوسط بوده و یکی از ایزوتوپهای هیدروژن می باشد از لحاظ بیولوژیکی دارای اهمیت خاص است و افزایش آن در اتمسفر می تواند نتایج وخیمی برای مردم دنیا بهمراه داشته باشد. اندازه گیری تریتیم بجهت اینکه تابش بتای آن دارای انرژی کم (Kev18=Emax) است مشکل می باشد. نسبت را نسبت با واحد تریتیم (T.R) نامیده و هر واحد تریتیم در یک لیتر آب اکتیویته ای برابر با 2/7 شمارش در دقیقه دارد. بکار بردن سیستم شمارنده سنتیلاسیون مایع و سیستم شمارنده گازی از روش های متداول شمارش اکتیویته های کم تریتیم می باشد که در زیر باختصار بشرح آنها می پردازیم.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16475.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16475_a07270e5cc66954a9ff90afb247a423d.pdf} } @article { author = {مهر, دکتر هرمز کیان}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {The biology and the life cycle of the fungus Endogone (Glomus; see gerdemann and Trappe) the cause of vesiculararbuscular (V—A) mycorrhiza was investigated in relation to two host plants; Festuca ovina and Alliuim cepa. Although much studies have been done about this type of mycorrhiza, most of these have been centered around the ecological and nutritional relationship between the endophyte and its hosts. Very little work has been done to understand its life cycle. Particular problems facing the investigators in this respect have been the lack of germination of spores and growth of the fungus in the laboratories under artificial conditions and the establishment of some stages in the life cycle of the fungus apart from the host. This investigation reveals for the first time that seven marked and distinguishable phases can be observed in the life cycle of the fungus. These are; (I) the germination of chlamydospores, (2) the establishment of extrametrical mycelium, (3) the direct epidermal penetration phase, (4) growth of internal mycelium, (5) formation of arbuscules, (6) formation of vesicles, and (7) extra-matrical mycelium and formation of chlamydospores.}, keywords = {}, title_fa = {دوره زندگی قارچ آندوگان (Endogone) مولد میکوریزای (Mycorrhza) از نوع وسیکولار – آرباسکولار (Vesicular – Arbuscular)}, abstract_fa = {بیولوژی آلودگی قارچ اندوگان (Endogone) که اخیراً Glomus نام گذاری شده 1974‘ (Gerdemann and Trappe, 1974) و مراحل رشد آن قبل و پس از حمله به گیاه میزبان فستوک (Festuca Ovina) و پیاز (Allium Cepa) مطالعه شد. مراحل رشد قارچ شامل: (1) تندش کلامیدسپور(Chlamydospore)‘ (2) تشکیل میسلیم بیرونی (Exra – Matrical Mycelium) ‘ (3)حمله مستقیم (Direct Epidermal Penetration)‘ (4) ایجاد میسلیم درونی (Internal Mycelium)‘ (5) ایجاد آرباسکول (Arbuscule)‘ (6) ایجاد کیسه (Vesicle)‘ و (7) ایجاد میسلیم بیرونی و کلامیدسپور می باشند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16476.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16476_61422a1345d927036520e9e12bfd29c3.pdf} } @article { author = {رستگار, دکتر بیژن and فخار, فرزانه ابراهیمی}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {The Mean Life Time of 8872 key. Exited State Of 16O was measured Using the Doppler Shift Method. In this 19F(P, ?)16O Reaction was used at the resonance Energy EP 2765 kev. Accompanining with this measurment, was considered the Stopping Power of F, Ca and Ta media for low Energy Oxygen Ions.}, keywords = {}, title_fa = {اندازه گیری عمر متوسط یک تراز تحریک در O12 با استفاده از روش جابجائی دپلر}, abstract_fa = {عمر متوسط تراز تحریک kev 8872 در O16‘ با استفاده از روش جابجائی دپلر اندازه گیری شد برای اینکار واکنش O16F(p, d)19 در انرژی رزنانس kev 2765=p استفاده شد. همراه با این اندازه گیری‘ ضرایب توقف دهندگی محیط های Ca, Ta و F برای یونهای اکسیژن با انرژی کم مورد بررسی قرار گرفت. کلیه آزمایشهائی که در این مقاله ذکر شده اند در بخش واندوگراف مرکز تحقیقات هسته ای سازمان انرژی اتمی ایران انجام شده اند. نتایج این آزمایشها برای اولین بار در نشریه دانشکده علوم دانشگاه تهران انتشار می یابند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16477.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16477_cd092bf9bbd0e17ff8056a665b6ef79d.pdf} } @article { author = {زاده, دکتر حسن ابراهیم}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {The neoformation of the flower buds from the internodal segments of the flower stalk of Nicotiana tabacum L. var. wisc.38 cultivated in the glucose medium in the presence of light has been carried out. It is observed that the quantity of the absorbed glucose, as well as the increase of the dry weight was more in the light than in the dark, while the water content in the explants changes in the opposite direction. The absorption of glucose by the explants depends on the duration of light period and the light energy. Besides, the spectrum of light ranging between 598 and 644 nm was more effective on the absorption of glucose. The possibility of the intervention of light on the organogenesis by stimulation of the absorption of glucose is also discussed. A sufficiently high light intensity can partially compensate the absence of glucose in the culture medium. The presence of ATP in addition to high light energy, enhances the number of neoformated flower buds in the medium which is devoid of glucose. The photosynthetic activity of the explants was relatively weak but not negligible in the first few days of the culture, but it increases during flower organogenesis. The varistion of the chlorophylls content in each explant, particularly from fourth to twenty second days of culture, follows with the rate of photosynthetic intensity. It is therefore possible to conclude that the neoformation of flower buds was stimulated by increase of the photosynthetic intensity.}, keywords = {}, title_fa = {اثر روشنائی در تشکیل گلهای نو پدید بر روی قطعات محور گل آذین توتون}, abstract_fa = {تشکیل گلهای نوپدید بر روی قطعات محور گل آذین Nicotiana tabacum var. Wisconsin 38 تنها به وجود دو عامل محیطی بستگی دارد: گلوکز و روشنائی. در این مقاله نقش عامل اخیر در تشکیل گل و اینکه تا چه حد می تواند جانشین گلوکز شود مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعه اثر نور سفید در رشد قطعات کشت و در جذب گلوکز نشان می دهد که وزن تر قطعات مذکور در تاریکی و روشنائی بطرز مشابهی تغییر کرده ولی زمان خشک آنها در روشنائی زیادتر از تاریکی افزایش حاصل می نماید. بعلاوه در روشنائی قطعات جداکشت در طول گلوکز بیشتری جذب نموده این مقدار با افزایش شدت روشنائی افزایش حاصل می نماید. انتخاب نه طول موج هم انرژی بین nm 400 و nm 730 و مقایسه اثر طول موجهای مختلف نور در جذب گلوکز نشان می دهد که جذب این ماده در دو طول موج nm644 و nm 595 بهتر انجام گرفته مقدار گلوکزی که در این دو طول موج جذب می شود با مقداری که در نور سفید جذب می گردد برابر است. شدت فتوسنتز در قطعات جداکشت توتون در مقایسه با برگ این گیاه بسیار ضعیف ولی غیرقابل صرفنظر بوده در ده روز اول کشت بطور نامنظم ولی در فاصله بین دهمین و بیستمین روز کشت‘ که کالهای بزرگی بر روی قطعات تشکیل شده طرح اولیه جوانه های زایشی در داخل آنها ظاهر می شود‘ بطور منظم افزایش حاصل می کند. این تغییرات احتمالاً از تغییر مقدار کلروفیل های a وb در قطعات جداکشت ناشی می شود که در مراحل اولیه کشت قطعات کاهش و سپس افزایش حاصل می نماید. برای تعیین سهم فتوسنتز در تشکیل گلهای نوپدید‘ قطعات جداکشت در محیط فاقد گلوکز کشت گردید و در عوض از طرفی برشدت روشنائی افزوده شد و از طرف دیگر مقادیر مختلفی از ATP به محیط کشت اضافه گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که افزایش شدت روشنائی می تواند تا حدودی کمبود گلوکز را در محیط کشت جبران کرده ATP نیز می تواند اثر روشنائی را در برطرف کردن کمبود گلوکز تقویت نماید. با وجود این‘ در غیاب گلوکز قطعات جداکشت به کندی رشد کرده گلهای نوپدید در غیاب گلوکز تمام مراحل رشد خود را طی نمی نمایند. بنابراین فتوسنتز با نقش غذائی خود قسمتی از احتیاط قطعات جداکشت را برای یک رشد کامل‘ تشکیل گلهای نوپدید و رشد این گلها تامین کرده قسمت دیگر این احتیاجات باید حتماً از طریق اضافه کردن گلوکز به محیط کشت تامین شود. از طرف دیگر در غیاب روشنائی وجود گلوکز در محیط نیز برای رشد قطعات جدا کشت و تشکیل گل بر روی آنها کافی نبوده و روشنائی احتمالاً از طریق تاثیر بر جذب گلوکز و یا سنتز ترکیبات لازم برای رشد‘ موجبات تشکیل هرچه بیشتر گل را برای قطعات جداکشت فراهم می نماید.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16478.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16478_d468587f4948e5de2e49fc92717f6554.pdf} } @article { author = {ضیائی, م.ع.}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {By using the standard arguments of covalency a simple theory has been developed for estimating spin transfer parameters in the linear bond structure M 2+-F- -Cd2+ in crystals of CsCdF3:M2+,where M2+is Mn2+ or Ni2+ Data required are the experimental values of transferred and supertransferred hyperfine interations which were measured by ENDOR techniques. In this theory the measured isotropic supertransferred hyperfine interaction at cadmium site is assumed to be proportional to the unpaired spin fraction f?,in 2P?_orbita1 On fluorine ion. The results suggest that for Mn2+-F- bond f? =4.3% which is much larger than estimates from neutron scattering data though in reasonable agreement with recent work by Rinneberg & Shirley who used a method involving perturbed angular correlation of - rays from lllmCd.}, keywords = {}, title_fa = {کاربرد اندر کنش ایزوتوپی ریز فوق انتقالی در تخمین ضرایب انتقالی اسپین}, abstract_fa = {با استفاده از روش های استاندارد برای بیان پدیده کوالانس‘ تئوری ساده ای برای تخمین ضرایب انتقالی اسپین در پیوند اسپین در پیوند خطی M2+ - F- -Cd2+ موجود در کریستالهای CsCd3:M2+ (که در آن M2+ عبارتست از Mn2+ و Ni2+) پیشنهاد شده است. اطلاعات مورد نیاز عبارتند از مقادیر تجربی اندر کنش های ریز انتقالی و فوق انتقالی که به روش Endor اندازه گیری شدند. در تئوری پیشنهادی فرض می شود که مقدار اندازه گیری شده اندر کنش ایزوتوپی ریز فوق انتقالی در محل یون کادمیم متناسب با جزء اسپین غیر جفت ?f موجود در مدار ?2P فلوئور می باشد.از نتایج چنین برمی آید که در پیوند Mn2+-F -‘ 3/4%= ?f خیلی بزرگتر از مقادیریست که از آزمایشهای پراش نوترون بدست آمده است در حالیکه این مقدار با نتیجه آزمایهای اخیر Rinneberg & Shirley که از PAC اشعه r حاصل از 1l1mcd استفاده کردند توافق خوبی دارد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16479.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16479_9041f6589846570e164ca6cda4fda7fa.pdf} } @article { author = {اسفندیاری, دکتر بیژن and برزگر, فرخ}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {1و2}, number = {0}, pages = {-}, year = {1979}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Investigation of salt domes was carried out on the entrie region of Southern Iran which approximately covers an area of 140,000 square kilometers. Fifteen Landsat 1 and 2 images were selected from 325 available ones for this study. The images were of the Multispectral Scanner System (MSS), band 7 type with the scale of 1/500,000 and 1/1,000,000. False color composite prints were also utilized in delineation of salt domes. The alone imaging data were effectively used in mapping of salt domes and previously known and newly detected structural lineaments in the study area. In 5 out of 18 cases, unpierced salt plugs were easily correlatable with erosional characteristics, anticlinal morphology and tonal contrast present in the region. Seventy percent of 118 pierced salt domes located in the study area were recognized on the basis of their special dark spectral signature and reflectance characteristics. Restrictions of utilizing the imaging data in delineation of salt domes such as their small distribution, elongation along the bedding planes, plunge of anticlinal axies, disection by faults, crushed country rocks and finally the similarity of spectral tone of the unidentified salt domes with adjacent rocks did not permit the delineation of the remaining 30 percent unknown salt domes. NW-SE and NE-SW structural trends are considered responsible for salt plug occurances and two new North-East-Southwesterly trends are added to previously known trends. Finally, With respect to presence of 67% of salt domes adjacent to the structural lineaments, it is concluded that tectonic forces are of greater importance in salt plug piercement in Southern Iran.}, keywords = {}, title_fa = {بررسی گنبدهای نمکی جنوب ایران بر مبنای تفسیر ماهواره لندست}, abstract_fa = {مطالعه گنبدهای نمکی جنوب ایران و بررسی زمین شناسی آنها بر مبنا و از طریق تعبیر و تفسیر تصاویر ماهواره ای عنوان پروژه تحقیقاتی مشترکی است که توسط نویسندگان بصورت ثمره همکاری دو مرکز پژوهشی – علمی اجراء و نتیجه آن باین صورت ارائه شده است. منطقه مورد مطالعه این مقاله نزدیک به 000‘140 کیلومتر مربع وسعت داشته و قسمتی از سلسله جبال زاگرس را در بر می گیرد که قسمت اعظم بیرون زدگیهای نمکی جنوب ایران در آن واقع است. مطالعه گنبدهای نمکی بمنطور شناخت فرآیند بیرون زدگی و شناخت ارتباط احتمالی آن با عناصر ساختمانی و تکنوتیکی با توجه به اهمیت اقتصادی آنها‘ یکی از مسائلی است که مورد توجه پژوهشگران زمین شناسی ایران قرار داشته و مطالعات زیادی نیز در این زمینه انجام شده است که در میان آنها مطالعات افرادی چون هاریسون 1930 و 1931پلایر 1969‘ کنت 1970و علاء 1974 از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهشها همگی بر مبنای روشهای زمین شناسی کلاسیک و مطالعات صحرائی انجام شده و بکمک نتایج مهم و ارزنده این مطالعات‘ نکات مجهول بسیاری در مورد گنبدهای نمکی مزبور روشن شده است. وجود و استفاده از داده های تصویری تهیه شده توسط ماهوار لندست Landsat در رشته های گوناگون منابع زیرزمینی در ایران‘ عاملی بود که نویسندگان این مقاله را در فرصت و موقعیتی قرار داد تا با استفاده از این فرصت و از طریق یک پروژه تحقیقاتی مشترک این بار از تصاویر تهیه شده از فاصله 900 کیلومتری (ارتفاع مدار ماهواره لندست) و بر مبنا و از دیدگاه دانش سنجش از دور یکبار دیگر بمطالعه و بررسی این صور جالب زمین شناسی پرداخته و نحوه کاربرد این تصاویر را در مطالعه گنبدهای نمکی مورد ارزیابی قرار دهند. چه این مطالعه می تواند گام تکمیلی و نوینی در جهت افزایش اطلاعات مربوط به گنبدهای نمکی و احتمال شناخت فرآیند نفوذ ظهور آنها در رابطه با عوامل موثر با این فرآیند بشمار رود.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16480.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16480_43eca88e89795b9779ea0b83c6939c5d.pdf} }