@article { author = {روحانی, دکتر علی حائری}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Les propriétés électrophysiologiques des nerfs périphériques, sensitifs ou moteurs des Mammifères ont été étudiées par de très nombreux auteurs. Dans Ce travail nous nous sommes éfforcés d’étudier certains aspects des réponses électriques de ces nerfs dans de diverses conditions. Dans un tronc nerveux tel que le nerf sciatique, la réponse électrique globale est composée de plusieurs ondes. A la suite du potentiel d’action des- fibres A,on observe une autre onde fournie par les fibres B dont la vitesse de conduction est moms éleveé. Dés 1928, Erlanger et Gasser(l) decrivirent une autre réponse encore plus lente de a l’activité électrique des fibres C. Dans nos recherches, nous avons mesuré l’amplitude des réponses des fibres A et B. Nous avons également comparé Ia dispersion de ces deux réponses sous l’action des différents facteurs du milieu afin d’étudier ;l’effet de ces facteurs sur le temps de propagation de l’influx nerveux.}, keywords = {}, title_fa = {بعضی از اختصاصات الکتروفیزیولوژیک اعصاب میلین دار}, abstract_fa = {در اعصاب مختلط مانند عصب سیاتیک که دارای تعداد زیادی تارهای عصبی حسی و حرکتی می باشد‘ سرعت انتشار انفلوی عصبی در تارهای مختلف متفاوت است. در این تجربیات اثر بعضی از عوامل بر پاسخ الکتریکی تارهای عصبی گروه A و گروه B بررسی شده است. مقایسه پاسخ الکتریکی این دو گروه تار عصبی با یکدیگر نشان می دهد که بر اثر تحریک مکرر‘ انفلوی عصبی در تارهای عصبی گروه B زودتر و بیشتر از تارهای عصبی گروه A مختل می شود. در این تحقیق اثر محیط های مختلف نگهداری عصب نیز مورد بررسی قرار گرفته است. تارهای عصبی خرگوش در سرم خرگوش بیشتر و بهتر از سرم گاو و سرم های مختلف دیگر به کار خود ادامه می دهد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16432.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16432_d6261aee367ce223f492fb0dce031fc4.pdf} } @article { author = {صادقی, فیروزه}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {In order to determine the effects of varying doses of disodiumphosphate on the electrical activity of heart, a series of experiments were performed on 1 40 frogs (bufo bufo) during two summers and winters, (weighing Ca, 45-65 gin.) Before each injection which was performed once in every 24 hours, an electrocardiogram (ECG) recording was obtained from each animal, Then 0.5 ml increasing concentration of disodiumphosphate (Na2 HPO4, 2H20) was injected subcutaneously in the dorsal region of the frogs. Thus each animal received 2.5, 3.75, 5.0, 7.5 and 10 mg of phosphate respectively. In general, alterations in the pattern of ECG due to increasing dosages of phosphate, being essentially similar in all the animals, were as follows: After the injection of the 2.5 mg dose, the P wave became shorter and less distinct. The height of QRS complex decreased and that of T wave increased. Thereis also a decrease in the heart beat. 24 hours after the injection, the P and T waves became more distinct, with the T wave occasionally showing positive polarity. Also, the height of QRS seemed to have increased relative to control animal and the * This paper is published in detail in Persian, in this Journal, pp. 66-78. recording from the previous day. The S—T distance and the cardiac rhythm approached the control condition with occasional tachycardia. The observed alterations after the 3.75 mg dose were the same as those for 2.5 mg; but the intensity of alterations increased by increasing dosage. The toxic dose gave similar results but the response time was considerably faster. Interestingly, when the experiments were done during the winter and early spring, the animals were able to endure repeated injections. Also 40 minutes after receiving the dose of 5 and 7.5 mg, tetanic contractions were often observed which could be eliminated by injection of 5 mg of CaC12. Second series of experiments were performed on spinal frogs. The doses and other methods were the same as those used in the first series. Compared to the first series some differences in the results were observed. Often the height of QRS complex decreased after each injection; the S—T distance increased but the heart beat decreased. However, by 24 hours after the injection significant changes in the QRS complex and the heart beat were noticeable. The spinal animals showed higher resistance to the increasing doses of phosphate, but in these animals the tetanic contractions were similarly observed. It was also observed that spinal animals receiving phosphate lived longer than normal animals. In general, it can be concluded that disodium phosphate can affect the electrical activites of the heart and that the nature of the effect is partly related to the influence of higher neural centers.}, keywords = {}, title_fa = {اثر مقادیر متغیر فسفات دی سدیک بر روی منحنی الکتریکی زنش قلب در قورباغه}, abstract_fa = {اثر تزریق مقادیر بالا رو فسفات دی سدیک (Na2PO4H, 2H2O) بر روی تغییرات الکتروکاردیوگرام (E.C.G) در قورباغه مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات حاصل در مجموع‘ شامل کاهش تدریجی ضربان قلب افزایشی نسبی ولتاژ QRS و طویل شدن قطعه S-T و مشخص شدن موج T بود. مقاومت حیوانات مورد تجربه در دوره زندگی نهفته نسبت به مقادیر بالارو‘ معمولاً بیشتر از حیوان های مورد آزمایش در دوره فعالیت طبیعی بود و در تزریق های باتراکم بیشتر غالباً علائمی مشابه به علائم ناشی از هیپوکالسمی (Hypocalcemia) ظاهر می شد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16433.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16433_021344c9bb2e8a006d24a3b795938c6f.pdf} } @article { author = {زاده, دکتر فریدون ملک and حجازی, دکتر مهرانگیز}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {The Pahlavi Lagoon and its estuaries (Soussar, Tazeh—Bekandeh, Nahang, Pyrbazar) (Fig 1) sustain a large and unique aquatic life which is also a source of food as it provides a spawning ground for fish from the Caspian sea. Thus its pollution by undesirable bacteria and other organisms, and also the other polluting agents must be determined so that adequate control measures can be initiated. This study is designated to determine the bacterial population in these waters, especially with respect to the coliforms.}, keywords = {}, title_fa = {آلودگی های میکربی مرداب پهلوی و روگاههای آن}, abstract_fa = {مرداب پهلوی یکی از منابع طبیعی جالب ایران است که بمنظور بهره برداری اقتصادی‘ حفاظت آن مورد توجه می باشد. متأسفانه این محیط زیست آبی تاکنون از این نظر مورد پژوهش قرار نگرفته و از طرفی بطور دائم بوسیله مردم ‘ صنایع‘ قایق رانی و کشتی رانی مورد تهدید آلودگی است. با در نظر گرفتن این موضوع میزان آلودگی های میکربی مرداب پهلوی و روگاههای و روگاه های آن مورد مطالعه قرار گرفته است که نتیجه آن از نظر می گذرد. در این تحقیق آلودگی کلی میکربی و آلودگی های کلی فرم (Coliform) تعیین شده است‘ زمان تحقیق از شروع فصل بهار تا شروع فصل بهار سال بعد بوده است. نمونه برداری از آب مرداب از محل مدخل روگاه ها در دریا تا پایان روگاه و سرتاسر مرداب به فواصل بین 100 الی 300 متر انجام گرفته است و در هر بار مطالعه و تحقیق حداقل 30 نمونه برداشت شده و پس از نگهداری نمونه ها در یخچال (C?4) جهت بررسی و آزمایش به آزمایشگاه منتقل و مطابق آزمایشهای متداول مورد بررسی قرار گرفته است (جزئیات روش در متن انگلیسی مقاله ذکر شده است). نتیجه شمارش ها و تست میکربی از نظر تغییرات فصلی و تغییرات محل برداشت نشان می دهد که در فصل پائیز شدت میکربی بسیار بال و در فصول بهار و تابستان رو به کاهش می نهد و در زمستان بحداقل می رسد. چنین نتیجه ای رابطه مستقیم بین حرارت آب و مواد غذائی موجود در آب را که در دسترس میکربهاست نشان می دهد. همچنین علت بالا بودن تراکم میکربی در پائیز را تا حدی مربوط به بارندگی و شستشوی زمینهای اطراف و انتقال ان به روگاهها می توان دانست. میزان آلودگی در محل های مختلف در سراسر روگاه تقریباً بالا تو تابع کانون های مختلف آلودگی که عبارتند از لوله های فاضل آب‘ شستشوی وسائل‘ آب تنی انسان و حیوانات می باشد. منابع آلودگی بیشتر در روگاههای مرداب مشاهده می شود زیرا تمام سواحل آن محل سکونت گروهی از ساکنین بندر پهلوی است که اکثراً از داشتن چاه فاضل آب محروم هستند و هر گونه مواد زاید و آلودگیهای خود را به روگها می ریزند. آلودگی در سراسر مرداب بخصوص در بخش میانی که از دسترس مردم و آلودگی های آن ها دور است از بدنه قایق هائی که در مرداب رفت وآمد دارند و همچنین مدفوع پرندگان مرداب ناشی می شود. مقایسه آلودگی روگاهها و میزان درصد آن نشان می دهد که شدت و تراکم میکربی تغییر و تابع کانون های آلودگی و تراکم جمعیت می باشد. در نزدیکیهای منابع آلودگی‘ تراکم میکربی به میزان قابل توجهی بالا می رود. در جریان این تحقیق 956 سویه کلی فرم بوسیله تست IMViC تشخیص هویت شده اند که در16 گروه قرار گرفته اند. سویه های بارز کلی فرم ها که 8/59 درصد کل کلی فرم ها را تشکیل می دهند از نوع + + + +‘ + + - -‘ + - - -‘ + + + - + می باشند. این سویه ها از گروه کلی فرمهای مدفوع هستند (تست حرارت بالا موید این نظر می باشد). سویه های دیگر کلی فرم ها نیز مشخص گردیده اند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16434.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16434_de9549f3e680ad19f13701c916112578.pdf} } @article { author = {خانیان, ج. د. امیر}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {When the seeds, or root—tips of the seedlings, of Vicia faba were exposed to the suspension of thalidomide (a—phthalimidoglutarimide) in water for different duration of times, characteristic chromosomal aberrations as well as anomalous nuclei were observable when examined cytologically. With the increase in the exposure time of the root—tips, there appeared corresponding reduction in the mitotic index as well as accumulation of metaphase plates with contracted chromosomes. When the sseds were exposed to the freshly — prepared suspension of the drug (renewed every six hours) for 24 hrs., marked reduction in the growth rate of the seedlings were noted and the characteristic chimaeras produced in the leaves and shoot—buds, were indicative of the chromosomal changes induced in the primordial cells of the embryos.}, keywords = {}, title_fa = {بررسی ناهنجاریهای کروموزومی ایجاد شده بوسیله تراتوژن (تالیدومید) در گیاه باقلا}, abstract_fa = {پس از تماس دادن دانه و یا ریشه گیاه باقلا (Vicia faba) برای زمانهای مختلف باسوسپانسیون تالیدومید در آب‘ ناهنجاریهای کروموزومی مخصوص در بافتهای گیاه مشاهده گردید. متناسب با ازدیاد زمان تماس بافت مریستمی گیاه با دارو کاهش قابل توجهی در اندکس میتوزی ‹‹ Mitotic index›› سلولها ایجاد شده و تنها مرحله متافاز تقسیم سلولی با کروموزومهای بسیار منقبض شده قابل مشاهده بود. وقتی دانه های گیاه سوسپانسیون مجدد اشباع شده دارو برای مدت 24 ساعت قرار داده شد‘ داروی جذب شده همراه با آب در این گیاه باعث کاهش در قدرت رشد نهال گردید و همچنین ایجاد ناهنجاریهای مخصوصی در برگهای گیاه بظهور رسید که دلیل بر تغییرات کروموزومی ایجاد شده بوسیله دارو بر روی سلولهای اولیه جنینی می باشد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16435.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16435_613710dab337f21c533ab75ea7dbdc12.pdf} } @article { author = {زرعیان, سیروس and فرقانی, دکتر عبدالحسین and فیاض, مهندس هاشم}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Les roches filoniennes Les roches filoniennes qui traversent le massif granitique d’Alvande ont uric puissance de quelques centimétres ? quelques métres. On peut les diviser en trois sorte: Les aplites, les pegmatites et les filons de quartz.}, keywords = {}, title_fa = {توده گرانیتی الوند و هاله دگرگونی آن (قسمت سوم)}, abstract_fa = {در قسمتهای اول و دوم این مقاله انواع مختلف سنگهای توده گرانیتی الوند مورد مطالعه قرار گرفت. در این قسمت ابتدا نامگذاری انواع سنگهای مزبور بروش مودال ذکر شده و سپس سنگهای رگه ای مورد بحث قرار گرفته است.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16436.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16436_ea0aefccf6092262da26f0d97f9e78d0.pdf} } @article { author = {گارنیر, پروفسور}, title = {-}, journal = {Journal of Science,University of Tehran(not publish)}, volume = {3}, number = {0}, pages = {-}, year = {1972}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Depuis quelques temps, un grand mouvement se fait dans les idécs eoncerant les bases de l’Analyse Fonctionnelle. Jusqu’à ces dernières années, cette science ut¹lisait très libéralement l’axiome du choix non dénombrable ou son equivalent, l’axiome de Zorn, soit directement, soit par ses consequences, parmi lesquelles il convient de mentionner le libre emploi des bases de Hamel et des ultrafiltres, le théorérne de TYCHNOV, etc.}, keywords = {}, title_fa = {پژوهشهای کنونی در آنالیز تابعی}, abstract_fa = {از چندی به اینطرف جنبشی بزرگ در جهت بررسی پایه های آنالیز تابعی پیدا شده است. تا این اواخر در این علم اصل انتخاب شمارش ناپذیر (Axiome de chiox non denombrable) یا هم ارز آن اصل زرن (Zorn) و یا نتایج این اصل آزادانه بکار برده می شد و از آنجمله پایه های هامل (Bases de Hamel)‘ اولترا فیلترها (Ultrafiltres) و قضایای تیکونف (Tychonov) و غیره. ولی اخیراً کارهای پروفسور سولرا (R.Solvay) اصل جدیدی را عرضه کرده است که گرچه با اصل زرن متناقض است ولی نتایجش به همان اندازه اصل زرن ثمربخش است. این اصل جدید بیان می کند که هر تابع تعریف شده روی خط حقیقی بر مقیاس لبک (Lebesgue) اندازه پذیر است. می توان ثابت کرد که چنانچه اصل انتخاب شمارش ناپذیر و صورتهای هم ارز آن را کنار بگذاریم و اصل سولوا را بپذیریم به تناقض بر نمی خوریم. همانطور که با پذیرفتن اصل زرن و کنار گذاشتن این اصل جدید نیز تناقضی نخواهد داشت. گرچه هنوز اثرات این اصل جدید در آنالیز تابعی بطور کامل ارزیابی نشده است ولی از هم اکنون پیداست که این اصل جدید بما امکان می دهد ثابت کنیم هر نیم نرم (Semi – norme) در یک فضای باناخ (Banach) یا هر نیم نرم در یک فضای فرشه (Frechet) و بطور کلی هر نیم نرم در یک فضای اولترا برنولژیک (Ultra – bornologique) الزاماً پیوسته است. و در نتیجه ثابت می شود که همه فونکسیونل های تعریف شده روی چنین فضاهائی و همچنین همه اپراتورهای خطی چنین فضاهائی الزاماً پیوسته اند. این نکات جدید ایجاب می کنند که تجدید نظری در شیوه سنتی مطالعه آنالیز تابعی به عمل آید و ما را به سوی بنانهادن یک آنالیز تابعی سازنده (Constructive) یعنی یک آنالیز تابعی که در آن اصل انتخاب شمارش ناپذیر کنار گذاشته شود رهنمون می شوند. بدین ترتیب این دید جدید زمینه محکمی است برای پژوهشگرانی که بخواهند از بکاربردن هر گونه اصل جدیدی اجتناب کنند‘ بعلاوه این دید تازه می تواند نقطه عزیمتی باشد برای آن دسته از محققینی که بخواهند بعداً اصل انتخاب شمارش ناپذیر را قبول کنند و یا اصل سولوا را بپذیرند. پژوهشهائی که در این زمینه مخصوصاً در دانشگاه لیژ بلژیک بعمل آمده است از هم اکنون مسلم می سازد که در متون کلاسیک در کاربرد اصل انتخاب شمارش ناپذیر اغراق شده است و ثابت می کند که می توان بدون این اصل فیزیک آنالیز تابعی زیبا و مؤثر بدست آورد. پروفسور گارنیر در کنفرانسهای خود نخست اصل انتخاب شمارش ناپذیر و صورت های هم ارز آن را تشریح کرد و سپس نشان داد که چرا باید این اصل را کنار گذاشت و بدون آن یک آنالیز تابعی ساخت. برای اثبات ویژگیهای روش سازنده در آنالیز تابعی‘ آقای پروفسور گارنیر متوالیاً تعدادی از نکات حساس آنالیز تابعی معمولی را که می توان آنها را به صورت سازنده برگرداند بررسی کرد و بویژه درباره قضیه هان باناخ (Hahn Banach) مفصلاً بحث کرد و این قضیه را به دو طریق بحالت سازنده برگرداند. یکی توسط فرض های تجزا (Separabilite) که به شکلی ماهرانه بیان شده است و دیگر با جانشین کردن قضیه به قضیه ای مشابه که درباره نیم نرم ها گفته شود. او همچنین فضیه پر اهمیت آلاواگلو (Alaglu) را مورد بحث و بررسی قرار داد. سخنران سپس بطور مشروح به جبرهای باناخ پرداخت و در اینمورد با بیان صورت سازنده قضیه معروف گلفاند (Guelfand) درباره وجود فونکسیونل ها ضربی که روی یک ایدال ویژه مفروض صفرند نشان داد که چگونه می توان از بنیاد نهادن نظریه جبرهای باناخ روی مفهوم ایدال ماکزیمال (Ideal maximal) اجتناب کرد. پرفسور گارنیر بطور کلی ثابت کرد که طریقه سازنده آنالیز تابعی در وضع کنونی شناخت ما جوابگوی ضرورت ها است و با کمی مهارت می توان یک متن معتبر از آنالیز تابعی را‘مستقل از هر اصل متمم که بعداً ممکن است انتخاب شود‘ در دسترس همگان قرار دارد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jos.ut.ac.ir/article_16437.html}, eprint = {https://jos.ut.ac.ir/article_16437_367bbca7459e4c0cd6bf333343fe0e79.pdf} }