per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16697
پتروگرافی و ژئوشیمی آنکلاوهای فلوگوپیت ـ کلینوپیروکسنیت بعضیاز گدازههای جوان ایران،
مثالهایی از شبه جزیرة سارای، قروه، دماوند و قلعه حسنعلی
-
حسین معین وزیری
42884399
1
در گدازههای بعضی از آتشفشانهای جوان ایران مانند شبهجزیرة سارای (ساحل شرقی دریاچه ارومیه )، دماوند، قروه و قلعه حسنعلی راین، آنکلاوها یا بمب های پرتابی با ترکیب فلوگوپیت ـ کلینو پیروکسنیت یا فلوگوپیت ـ پریدوتیت یافت می شود که از لحاظ کانی شناسی و ترکیب شیمیائی با مجموعة فنوکریستالی و ترکیب سنگ میزبان مشابهت چندانی ندارند. بعلاوه این آنکلاوهای تقریبا مشابه، در مراکز آتشفشانی مختلف و در گدازههایی با ترکیبات و کانی شناسی متفاوت دیده میشوند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی عناصر اصلی آنکلاوها و گدازههای آنها نشان میدهدکه این آنکلاوها و بمب های اولترامافیک کومولا نمی باشند، بلکه احتمالا قطعاتی از گوشتة متاسوماتیک هستند که توسط ماگما بالا آورده شده اند.
In the Late Miocene – Recent lavas of Saray (East coast of Lake Urmieh), Qorveh (Southeast Kurdestan), Damavand (Northeast of Tehran ) and Qaleh-Hassanali (Southeast of Kerman ) have xenolithe or bombs with the following composition:
Phlogopite + Clinopyroxene ± Olivine ± Apatite ± Magnetite ± Sphene
https://jos.ut.ac.ir/article_16697_4a7d7524151a10c047fb2341036e01a1.pdf
آنکلاواولترامافیک
فلوگوپیت پریدوتیت
فلوگوپیت کلینوپیروکسنیت
متاسوماتیسمگوشتهای
Mantle metasomatism
Phlogopite-Clinopyroxene
Ultamafic enclave
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16698
ویژگیهای زمینشناسی مخزن و بررسی شکستگی در بخش بالائی
سازند آسماری و سازند غار- میدان ابوذر
-
محمدرضا کمالی
67651563
1
سید علی معلمی
39596696
2
محمد معین پور
64957411
3
Sedimentological and petrophysical studies on the core samples of the upper Asmari and Ghar Formations in the Abuzar Field indicated the presence of three zones.
Zone 1 is predominantly limestone and dolomite with high porosity and permeability.
Zone 2 composing from anhydrite and shale acts as seal.
Zone3 in chiefly cemented sandstone. In some part of this zone intergranular porosity is dominant. The reservoir quality of this zone is considered moderate.
The studied core samples show a few fractures which mostly are filled by calcite.
https://jos.ut.ac.ir/article_16698_f63fdbe0f9795a9539526a532fe169d1.pdf
زمینشناسی مخزن
سازند آسماری و سازند غار
شکستگی
میدان ابوذر
Abuzar Field
Asmari
Fracture
Ghar
Reservoir Quality
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16699
میکروفاسیسها و محیط رسوبی نهشتههای طوفانی در واحد زیرین بخش2 سازند میلا، منطقه تویه - دروار(جنوب باختر دامغان)
-
یعقوب لاسمی
74163426
1
هادی امینرسولی
88932793
2
واحد زیرین بخش 2 سازند میلا در منطقه تویه - دروار ( 48 کیلومتری جنوب باختر دامغان ) با ناپیوستگی همشیب روی بخش 1 سازند میلا قرار دارد و با سطح فرسایشی از واحد بالایی بخش 2 سازند میلا تفکیک میگردد. واحد یاد شده دربرگیرنده رخسارههای طوفانی و غیرطوفانی است. رخسارههای طوفانی آن دربردارنده نهشتههای پهنه جزر و مدی تا بخش انتهائی دریای بازاند. در رخسارهای طوفانی دریای باز قالب سالم فسیل تریلوبیت Ptychoparioid به سن اواخر کامبرین میانی تشخیص داده شده است . این نهشتهها در یک پلاتفرم رمپ زیر نفوذ طوفان در بخش باختری حاشیه واگرای شمال گندوانا پدیدآمدهاند.
The lower unit of the Member 2 of the Mila Formation in Tuyeh - Darvar area (48 km southwest of Damghan) consists mainly of carbonate rocks. The unit is overlain by the upper unit of the Member 2 and is underlain by the Member 1 of the Mila Formation with unconformable contacts. Storm deposits of tidal flat to distal open marine have been recognized. The cast of late Middle Cambrian Ptychoparioid trilobite has been recognized in the distal open marine storm deposit. These rocks have been deposited in a storm - dominated ramp on the western part of northern passive margin of Gondwana
https://jos.ut.ac.ir/article_16699_e325cbb09519113a3d21058b0b9fb6c7.pdf
بخش 2
تریلوبیت
رمپ
سازند میلا
کامبرین میانی
نهشتههای طوفانی
Member 2
Middle Cambrian
Mila Formation
Ptychoparioid
Ptychoparioid trilobite
Ramp
Storm deposits
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16700
نقش تکتونیک در رسوبگذاری و مورفولوژی رودخانه کشفرود
واقع در شمال شرق ایران
-
موسویحرمی ، رضا
35358457
1
محبوبی، اسداله
92386458
2
برنر ، رابرت ، ال
22689969
3
خانه باد، محمد
92597441
4
رودخانه کشفرود در شمال شرق ایران، با روند تقریباً غربی – شرقی جریان داشته و در مرز ایران و ترکمنستان به رودخانه تجن می ریزد. طول این رودخانه در حدود 300 کیلومتر و وسعت حوضه آبریز آن 16200 کیلومتر مربع و شیب متوسط آن در حدود 5/0 درصد (رودخانه ای با شیب کم) میباشد. این رودخانه از نوع ماندری ماسهای – گراولی بوده و در فرو نشست فشاری مشهد – قوچان در بین رشته کوههای کپهداغ و بینالود جریان دارد. مرز شمالی آن گسل فعال کشفرود و مرز جنوبی آن را گسل های جنوب مشهد و جنوب چناران در راستای زمین درز پالئوتتیس تشکیل میدهند و مرز انتهایی آن نیز گسله امتداد لغز چپگرد هریرود میباشد که رودخانه تجن در امتداد آن جریان دارد. نهشتههای آبرفتی دشت مشهد حاصل فعالیت رودخانه کشفرود و سیلابهای فصلی است که حداکثر ضخامت آنها در حدود 250 متر است. نرخ ذخیره رسوب در دشت مشهد وابسته به شرایط آب و هوایی، پستی و بلندی، شیب حوضه آبریز و لیتولوژی منطقه می با شد. نرخ حفاظت رسوب در ارتباط با فرونشست تکنونیکی است. در نتیجه، در این قسمت فرایند آبرفت گذاری غالب است ولی در مرز شرقی حوضه آبریز، در نزدیکی آق در بند، بر اثر تجدید حیات رودخانه، آبرفت زدایی حکمفرماست. روند تغییرات اندازه ذرات از بالا دست به طرف پایین دست رودخانه کشفرود متغیر میباشد و روند کاملاً ریز شونده را نشان نمیدهند. این تغییرات اندازه ذرات میتواند بیانگر تغییرات شیب کانال (تغییرات در سطح اساس) و شرایط خاص زمینشناسی نظیر، فعالیت های تکتونیکی باشد. همچنین وجود رودهای فرعی همراه با منشاء رسوبات جانبی از فاکتورهای مهم درشت شوندگی به طرف پایین دست این رودخانه میباشد. 12 رخساره سنگی (شامل 4 رخساره گراولی، 5 رخساره ماسهای و 3 رخساره گلی) در توالی های تشکیل شده در رودخانه کشفرود و سر شاخههای آن شناخته شده است که وضعیت تکتونیکی منطقه در تشکیل آنها نقش داشته است. پیچ خوردگی تکتونیکی در این ناحیه ممکن است بعلت انحراف طولی (موازی با جهت دشت سیلابی) و یا بصورت انحراف جانبی (عمود بر جهت دشت سیلابی) پروفیل رودخانه باشد. همچنین در ناحیه مطالعه شده، تکرار قطع شدگی ها ممکن است بر اثر تکرار سیلابها بوده باشد.
The Kashafrud River, in the northeast of Iran, flows from west to east and connects to Tejen River at the border of Iran – Turkeministan. It’s Length is about 300km with a drainage surface areas of about 16200 km2 and average slope is about 0.5% (low gradient River).
This River is a Gravel-sand Meandering type and flows in the Mashhad–Quchan depression between the kopet–Dagh and Binalud mountain ranges. The northern boundary of this river system is a kashafrud reverse fault and the southern boundary is along the south Mashhad and south Chenaran reverse fault in paleotethyan geosuture strike zone and its eastern boundary is Harirud fault (sinistral) where the Tejen River is flowing along its strike.
The alluvial deposits of Mashhad plain results from the Kashafrud River activites and seasonal flooding with maximum thickness of about 250 meters.
The rate of sediment supply in the Mashhad plain is depends upon climate changes, relief, catchment slope and lithologic units. Sediment preservation ratio (SEPRA) is related to tectonic depression. Therefore in this area aggradation is domminated, but, near the Aghdarband (eastern boundary), because of rejuvenation, degradation is dominated.
The downstream grain size is varible and doesn’t show any fining along the river bed. This is mainly related to channel slope changes and special geological condition such as tectonic activities. Tributaries ot the kashafrud River are the main factor in the downstream coarsening along the riverbed.
Twelve different lithofacies have been recognized in the kasharud River which are mainly controlled by tectonic activities in the region.
In the study area, tectonic warping may result in either longitudinal or lateral tilting of alluvial river profiles and frequent avulsion maybe formed by flash flooding.
https://jos.ut.ac.ir/article_16700_3fea9e3636e737025dc92e0853e96dfe.pdf
آبرفت زدایی
آبرفت گذاری
رودخانه کشف رود
قطع شدگی
Aggradation
Avulsion
Degradation
Kashafrud River
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16701
بررسی حساسیت عوامل مختلف پتروفیزیکی بر محاسبه اشباع شدگی آب در مخازن هیدروکربوری
-
طاهره حسینی نیا
14422385
1
محمدرضا رضایی
24139117
2
تخمین صحیح اشباعشدگیآب در مخازن هیدروکربوری از اهمیت زیادی برخوردار است. محاسبه اشباعشدگیآب با لاگهای ژئوفیزیکی و با استفاده از فرمولهای مناسب صورت میگیرد. در تمامی فرمولهای اشباعشدگیآب عوامل مختلفی به صورت مشترک وجود دارند که خطا در به کارگیری صحیح آنها سبب خطا در محاسبه اشباعشدگیآب میشود. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر خطا در پارامترهای معادلات بر مقدار اشباعشدگیآب محاسبه شده انجام شده است. کلیه محاسبات مربوطه بوسیله نرم افزارهای اکسل (Excel) و متمتیکا (Mathematica) انجام پذیرفتهاست.
برای نیل به این هدف، ابتدا 14 فرمول متداول اشباعشدگیآب انتخاب شد. سپس عوامل موجود در آن و محدوده تغییرات مقدار هر عامل تعیین گردید. در مرحله بعد مقدار تغییر هر عامل به میزان یک در صد (باتوجه به محدوده هر عامل) محاسبه شد. با داشتن مقدار متغیر، ستون متغیر (مقادیر متوالی هر عامل در محدوده تغییرات آن) تشکیل گردید. سپس با استفاده از ستون متغیر، مقادیر اشباعشدگیآب (ستون Sw) محاسبه شد. آنگاه مقادیر متوالی Sw از یکدیگر کم شد و قدر مطلق اختلاف آنها بدست آمد (ستون تغییرات Sw). سپس با مقادیر هر کدام از عوامل و تغییرات اشباعشدگیآب مربوط به آن ( با استفاده از ستون متغیر و ستون تغییرات Sw)، نمودار خطا ترسیم گردید. در خاتمه نیز میانگین حداکثر و حداقل مقادیر خطاها (تغییرات) در تمام معادلات محاسبه و مورد مقایسه قرار گرفت. این مقایسه نشان داد که عامل تخلخل در بین عوامل اصلی و فاکتور سیمانی شدن در بین ضرایب آرچی، بیشترین خطا را میتواند در محاسبه اشباع شدگی آب ایجاد کنند.
Correct estimation of water saturation for hydrocarbon reservoirs is very important. This study is conducted to evaluate the effect of different variables in water saturation calculation. To achieve this aim, fourteen common water saturation equations were selected. Then the factors of formulas and their numerical ranges were gained. At the next stage, the quantity of one percent change of the factors calculated. With the quantity of the variable, the column of variable is formed. Then with using the column of each variable, water saturation are calculated. Afterwards, the consecutive values of Sw are subtracted from each other and positive values of variation are gained. Then the chart of variation in Sw was plotted against each parameter and its variations. Also the chart of Sw was plotted for understanding the relation between different factors and water saturation. At the end, the average of errors in all of the equations was calculated and compared. The comparison showed that porosity among the factors and cementation exponent among coefficient of Archie can cause very meaningful error for water saturation calculation.
https://jos.ut.ac.ir/article_16701_21fd2de8dc55826b4229532fde9d6fc6.pdf
اشباع شدگی آب
پتروفیزیک
حساسیت به خطا
ضرایب آرچی
مخازن هیدروکربوری
Archie’s Coefficient
Error sensitivity
water saturation
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16702
مشخصههای سنگشناسی و دیاژنزتوف و توفیتهای
شمال دریاچه حوضسلطان قم
-
محسن رنجبران
61499954
1
داریوش اسماعیلی
36967737
2
مطالعات پتروگرافی بر روی سنگهای ولکانوکلاستیک شمال دریاچه حوضسلطان در منطقه کوشک نصرت و علی آباد منجر به شناخت پنج رخساره سنگی گردید، که به شرح ذیل تفکیک شدهاند:
1- توفها، شامل توف های ویتریک، لیتیک ، کریستال و ترم های حدواسط 2- لاپیلی توف ها، لاپیلی استون ها، برش های توفی و برش های پیروکلاستیک 3- ایگنیمبریتها 4- توفیتها و
5-آندزیتهای پورفیری. همچنین، این مطالعات نشان میدهند که مهمترین فرایندهای دیاژنتیکی که بر روی این سنگها عمل کردهاست شامل تراکم، سیمانیشدن، تشکیل کانیهای زئولیتی و دگرسانی شیشههای آتشفشانی میباشد. نقش ترکیب سیمان و کانیشناسی در کنترل پدیدههای مختلف دیاژنزی از اهمیت بالایی برخوردار است. وجود رسوبات دریایی حاوی فسیلهای روزنهداران (بویژه نومولیت)، که دربین سنگهای آذرآواری این منطقه گستردهاند، سن این مجموعه را ائوسن مشخص میکند.
Petrography studies of the volcaniclastic rocks in the Kooshk-e Nosrat and Aliabad, of Hoze Soltan Lake in north of Qom reveal that these rocks could be divided into five facies assemblages:1-Tuffs (vitric, lithic and crystal) 2-Lapilli tuffs,lapillistone, tuff- breccia ,volcanic breccia 3- Ignimbrite 4-Andesite porphyry and 5-tuffites. It is also shown that the chemical composition and mineralogy has been played an important role in the diagenetic evolution of these rocks such as:compation ,cementation ,zeolite formation and altration of metastable glasses.
The existance of foraminifer a (e.g. Nummulites) in sedimentary rock intercalations would attribute the age of the formation these indicates a Tertiary age for these rocks.
https://jos.ut.ac.ir/article_16702_e6ace88ca497fe065729ce9348805d22.pdf
توف
توفیت
دریاچه حوضسلطان
دیاژنز
قم
ولکانوکلاستیک
Diagenesis
Hoze- Soltan
Qom
Tuff
volcaniclastic
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2002-07-23
1
0
16703
پالینو استراتیگرافی رسوبات ژوراسیک میانی– بالایی برش آق داغ، کوههای سلطانیه درجنوب شرق زنجانپالینو استراتیگرافی رسوبات ژوراسیک میانی– بالایی برش آق داغ، کوههای سلطانیه درجنوب شرق زنجان
-
ابراهیم قاسمی نژاد
96714541
1
ویدا خاکی
75785743
2
برش مورد مطالعه با توالی نسبتاً کامل و تفکیک نشدهای از رسوبات آهکی ژوراسیک میانی - بالایی و به ضخامت 355 متر در کوه سفید در رشته کوههای سلطانیه واقع در 45 کیلومتری جنوب شرق زنجان قراردارد. به منظور اثبات وجود یا عدم وجود سازند دلیچای و تفکیک واحدهای سنگی لار و دلیچای درصورت وجود و تعیین سن دقیق این سری رسوبی با استفاده ازمطالعات پالینولوژیکی 40 نمونه از سنگهای آهکی انتخاب و پس از آماده سازی از آنها 160 اسلاید پالینولوژیکی تهیه گردید که با مطالعه این اسلایدها گروههای مختلفی از پالینومرفها شامل داینوفلاژله ها ، اسپور و پولنها ، آستر داخلی پوستة فرامینیفرها ، اسپور و قطعات قارچها و همچنین اسپیکولهای آلی اسفنج شناسایی گردید.
با توجه به لیتولوژی و پالینومورفهای موجود مشخص گردید که 105 متر از ضخامت ستون مورد مطالعه دارای سن باژوسین – اکسفوردین بوده و متعلق به سازند دلیچای و 250 متر بالای آن دارای سن اکسفوردین – کیمریجین و متعلق به سازند لار می باشد. تعدادی آمونیت و بلمنیت نیز از طبقاتی در قسمت پایینی برش (سازند دلیچای) جمع آوری گردید که سن ژوراسیک میانی ( کالووین ) را مشخص میکنند. پالینومرفهای یافت شده بعلاوة این ماکروفسیلها همگی بر آب و هوای گرم و مرطوب و عمق زیاد محیط دلالت دارند.
مقایسه برش مورد مطالعه با نواحی دیگر در شرق ( مقطع پل دختر، شرق تهران ) و غرب (منطقة ارومیه ) نشان می دهد که دریای حاکم در ژوراسیک میانی، در منطقة مورد مطالعه دارای عمق بیشتری نسبت به نواحی مذکور بوده و باعث رسوب آهک و ایجاد رخساره متفاوت سازند دلیچای در کوه سفید گردیده است. همچنین مقایسه سن سازندهای دلیچای و لار در این سه ناحیه نشان می دهد که بر خلاف نظرات قبلی سن این سازندها به سمت غرب کاهش نمی یابد.
The studied section with a complete series of Jurassic sediments situated in Sefid kuh of Soltanieh Mountions, 45 km SE of Zanjan. Middle Jurassic sediments(Dalichai Formation) with a thickness of 150m and Upper Jurassic (Lar Formation) with a thickness of 250m contains limestones with chert nodules.
Fourty limestone rock sample were collected and 160 slides were prepared. Recovered Palynomorphs show an age of Bajocian-Kimmeridgian for the section.
Dinoflagellates are of proximate type. They are small in size and badly preserved. This might be related to restricted water circulation during depositional period. They indicate an intermediate and warm water environment.
Most of the recorded spore and pollen grains are quoted to filicopsida and cycadales indicating a warm and moist climate as well.
Spongin spicules belong to Darwinellidae family are also recorded. These spicules plus faungal spores confirm the climatic results indicated by other Palynomorphs.
The ammonites and belemnites collected from the section also confirm the results regarding depth and climate of the depositional environment.
Comparing the section with those of Pol-e-Dokhtar and Oromieh respectively in east and west of Agh-Dagh show that the middle Jurassic sea in this area was deeper than in the west and east, so deposited limestones and changed Dalichai facies in Agh-Dagh.
https://jos.ut.ac.ir/article_16703_7a7a0e2a6b09bfb84d343c924949f869.pdf
پالینواستراتیگرافی
دلچای
ژوراسیک
سلطانیه
لار
Dalichai
Jurassic
Lar
Palynostratigraphy
Soltanieh
Zanjan