per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16754
زمینشناسی، کانیشناسی و ژنز کانسار بور قرهگل- جنوب غرب زنجان
-
حسین رحیمپوربناب
55956287
1
حسن کاظمی
86198224
2
معدن بور قرهگل تنها معدن بور فعال ایران است که در رسوبات سازند قرمز بالائی در 80 کیلومتری غرب- جنوبغرب زنجان قرار گرفته است. کانیهای تشکیل دهندة این کانسار بوراتهای آبدار منیزیم، منیزیم ـ کلسیم و کلسیم میباشند که هیدروبوراسیت (بورات منیزیم ـ کلسیم) مهمترین کانی کانسار است (حدود 80 در صد). دو سیستم گسلی محدودة کانسار را مشخص میکنند: سیستم گسلی با امتداد NE-SW بعنوان معبری برای محلولهای سازنده کانسار و همچنین ایجادکننده فضاهای لازم برای جایگزینی کانسار عملکرده و سیستم گسلی جوانتر با امتداد NW-SE تودة معدنی را در زمانهای بعدی قطع نموده است. تودة معدنی بصورت عدسیهای متقاطع با سنگ درونگیر رسی ـ مارنی با امتداد NE-SW در شکستگیهای موجود در هستة یک تاقدیس قرار گرفته است. آنالیزهای شیمیائی انجام شده بر روی سنگهای در برگیرنده کانسار نشان میدهد که با فاصله گرفتن از توده اصلی کانسار از میزان محتوی بور لایهها کاسته میشود. بنظر میرسد سیالات جوی فرورو از طریق شکستگیهای تکتونیکی به اعماق کم رفته و پس از گرم شدن (بر اثر گرادیان ژئوترمال بالای منطقه) با ایجاد یک سلول همرفتی گرمایی با گردش در واحدهای منطقه موجب فروشست واحدهای توفی شدهاند. سپس این سیالات غنی از بور، در افقهایی که گسلها لایههای رسی- مارنی را قطع کردهاند (بواسطة مهیا بودن شرایط احیایی)، کانیسازی نمودهاند. تأثیر دگرسانی در کانسار را بواسطة وجود کانیهای ثانویه مانند کلمانیت و پریسیت میتوان مشاهده نمود. این کانیها پس از تشکیل تودة اصلی کانسار بر اثر واکنش آبهای جوی فرورو با توده اصلی کانسار (هیدرو بوراسیت) تشکیل شدهاند.
The Gharah-Gol borate deposit, which is located about 80km southwest of Zanjan, northwestern Iran, currently is the only active boron mine in Iran. This deposit is hosted by continental sediments of the Upper Red Formation (URF) with Late Miocene age. The primary ore mineral is hydroboracite and secondary minerals are colemanite, priceite, szaibelyite and ortopinakiolite.
The ore body is not stratiform or even stratabound but rather shows cross-cut relations with its clay-marly host rocks. The ore body, with a NE-SW trend, is situated in the fractured core of an anticline as numerous individual lenses of various thickness.
Two major fault systems, with NE-SW and NW-SE directions are restricting the ore body. The first set of fault systems played important roles by creating conduits for circulation of the ore-bearing fluids and preparing required spaces for ore deposition.
Downward percolation of the meteoric waters via fractures and faults and heating due to high geothermal gradient established a thermal convective flow in the area. High boron-bearing tuffs have been leached by groundwater circulations. Upon arrival of these ascending boron-bearing fluids in the open spaces of the clayey-marly facies, due to domination of the reducing conditions, mineralization occurred.
During secondary alterations by descending meteoric fluids primary hydroboracite converted to colemanite and priceite.
https://jos.ut.ac.ir/article_16754_37ec0b607e7fe80795f005dbcd6ae813.pdf
ایران
بور
دگرسانی
قرهگل
هیدروبوراسیت
Alteration
boron
Gharah-Gol
Hydroboracite
Iran
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16755
ساختار و تکامل ساختاری البرز در راستای مقطع دامغانـگرگان
-
سهراب شهریاری
21563846
1
رضا موسوی حرمی
65214533
2
بهنام رحیمی
77577593
3
البرز در فاصله میان جلگه گرگان و دشت دامغان ساختاری مشابه نوارهای چینخورده-گسلیده نازک ورقه را دارا است. گسلش راندگی و تشکیل ورقههای رورانده از بارزترین شکل تغییرات ساختاری دراین بخش میباشد. راندگیها با هندسه دوپلکسهای فورلندی و هینترلندی، ورقههای رورانده را از سمت شمال (هینترلند) به سمت جنوب (فورلند) بر روی یکدیگر راندهاند. راندگیها دراین بخش از البرز به دو دسته: 1- راندگیهای سیمرین که نتیجه کوتاه شدگی در اثناء کوهزایی تصادمی سیمرین بوده و زونهای برشی شکل پذیر را به نمایش میگذارند و2- راندگیهای آلپی که نتیجه تاثیر کوهزایی آلپ بر این بخش بوده و زونهای برشی شکل پذیر شکننده- شکننده را به نمایش میگذارند، قابل تقسیم هستند. مطالعه ساختمانهای فرعی در ورقههای رورانده بیانگر آن است که هر یک ازورقههای رورانده در این نوار چینخورده- گسلیده در سه مرحله 1) کوتاه شدگی به موازات طبقه بندی 2) چین خوردگی و 3) تشکیل گسل راندگی، تشکیل شدهاند. موقعیت ساختمانها در این مقطع از البرز بیانگر آن است که راستای بیشترین کوتاه شدگی در این بخش از تریاس تا عهد حاضر NNW-SSE بودهاست. تقارب میان خرد ورق ایران و ورق توران در طی کوهزایی تصادمی سیمرین و آلپ تنش لازم برای این کوتاه شدگی را فراهم کردهاست.
A part of Alburz Mountains which is located between Damghan plain (in the south) and Gorgan plain (in the north) structurally is a S-SE vergence thin skinned fold - thrust belt. Sequential thrusting and related folding has been the most common style of deformation since Late Triassic. Thrust faults with foreland and hinterland dipping duplex geometry show S-SE vergence and are divided in tow category 1) Cimmerides ductile thrust faults which formed during Late Triassic-early Jurassic Cimmerian collision and 2) Alpine brittle- ductile and brittle thrust faults which formed during Alpine compressional movements. Studying of minor structure in thrust sheets reveal that each thrust sheet has been formed during three stages including 1) shortening parallel to bedding, 2) folding, 3) thrusting. Direction of Maximum shortening in this region based on orientation of structures (such as fold and thrusts) has been NNW-SSE since Late Triassic due to Convergence between Iranian microplate and Turan plate during Cimmerian and Alpine orogeny.
https://jos.ut.ac.ir/article_16755_1dd4a6ca84e3c3a8ab9e9002222dd827.pdf
البرز
تکامل ساختاری
چینخوردگی مرتبط باگسلش
دامغان
ورقههای رورانده
Alburz
Damghan
Fault related Folding
Structural Evolution
Thrust sheets
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16756
نگرشی بر سنگهای دگرگونی مجاورتی جنوب توده گرانیتی شاهکوه (شرق ایران(
-
داریوش اسماعیلی
36967737
1
محمدولی ولیزاده
56168763
2
لیث مدحج
99761936
3
باتولیت گرانیتی شاهکوه (شرق ایران) با وسعت حدود 500 کیلومتر مربع، سنگهای متاپلیتی کمپلکس دگرگونی دهسلم را در جنوب و سنگهای شیلی- ماسه سنگی سازند شمشک را در شمال قطع نموده و یک دگرگونی مجاورتی آشکاری را در آنها ایجاد کرده است. مطالعه بخش جنوبی هاله دگرگونی این باتولیت موضوع مقاله حاضر است.
بر اساس مطالعات کانی شناسی وبافتی، سه زون سیلیمانیت، آندالوزیت و بیوتیت به ترتیب با دور شدن از مرز توده تشخیص داده شده است. بالاترین دمای این دگرگونی مربوط به زون سیلیمانیت بوده و حدود 600 درجه سانتیگراد در فشار حدود 2 کیلوبار ارزیابی میگردد.
پراکندگی اندازه بلورهای کردیریت (روش CSD) درنمودار Ln N"-L و N"-L نشان میدهد که همه بلورهای کردیریت دارای منشاء واحدی بوده و در یک فاز دگرگونی تشکیل شدهاند.
Shah-Kuh granitic pluton of eastern Iran, 500 km2, has cut the regional metamorphic rocks of Deh-Salm Complex in southern part and in the clastic rocks of Shemshak Formation in the northern part. The aim of this paper is the study of the southern part of the contact metamorphism aureole of Shah-Kuh granitic pluton.
Based on the mineralogical and textural studieds, three different metamorphosed zones of sillimanite, andalusite and biotite have been identified outward from the contact.The maximum temperature of the contact metamorphism which has detected in sillimanite zone, estimated approximately 600? C at the pressure of 2 k bar.
The crystal size distribution (CSD) on the N" – L and ln N" - L graph shows that all studied cordierits have the same origin and were formed during a metamorphic event.
https://jos.ut.ac.ir/article_16756_e202228fc07d6b094cbd31ec3711dbdb.pdf
آندالوزیت و بیوتیت
پراکندگی اندازه بلورها (CSD
زون سیلیمانیت
شاهکوه
گرانیت
هاله دگرگونی مجاورتی
Andalusite and Biotite zone
Contact metamorphism aureole
Crystal size distribution (CSD)
Granite
Shah-Kuh
Sillimanite
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16757
بررسی اثر پارامترهای پتروفیزیکی بر سرعت انتشار امواج تراکمی دریکی از مخازن کربناته جنوب ایران
-
عزت ا.. کاظم زاده
96492196
1
مجید نبی بیدهندی
68661338
2
سید صالح هندی
83895562
3
در این مقاله تأثیر پارامترهای مختلف پتروفیزیکی بر روی سرعت انتشار امواج تراکمی (vp) در سنگهای کربناته مخازن نفتی مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ستون 70 متری از یک مخزن نفتی واقع در جنوب ایران از سازند آسماری انتخاب گردید. انجام آزمایشات پتروفیزیکی مغزه بر روی 150 نمونه پلاگ انجام شد. همچنین اطلاعات حاصل از نگارهای درون چاهی در عمقهای مورد نظر استخراج و تصحیحات لازم بر روی آنها صورت گرفت. دادههای حاصل از آزمایشات مغزه و نگارهای درون چاهی جهت ایجاد ارتباط بین سرعت با خواص پتروفیزیکی تطابق داده شدند. نتایج حاصله بیانگر پراکندگی ارتباط بین سرعت موج تراکمی برحسب تخلخل می باشد و روند تغییرات سرعت با افزایش تخلخل و چگالی فرموله گردیدند. همچنین تأثیر عوامل عمق، نفوذپذیری مطلق، روی سرعت امواج تراکمی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.
In this study the effect of different petrophysical parameters on the velocity of compressional waves has been studied. A coloumn of 70 m height has been selected from the Asmari formation in one of Iranian oil reservoirs. The petrophysical parameters were determined for 150 plug samples. The well logs obtained for desired depths were evaluated and corrected to obtain a correlation between the petrophysical properties and the velocities. The data from petrophysical expriments and well logs were matched.
The results show a scattered linear relation between the velocity of compressional waves and porosity values, but the variation of velocity has been formulated as a function of porosity and density. The effect of depth, density, and absolute permeability has also been analyzed.
https://jos.ut.ac.ir/article_16757_93bd85498ba956b2df430ede51abb2b8.pdf
تخلخل
سازند آسماری
سرعت موج تراکمی
نفوذپذیری
Asmari Formation
Compressional waves velocity
Permeability
Porosity
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16758
مطالعات رسوب شناسی و نرخ ریز شوندگی به طرف پایین دست حوضة آبریز بندگلستان، جنوب غرب مشهد
-
موسوی حرمی، رضا
11117675
1
محبوبی، اسداله
92386458
2
غفوری، محمد
44154296
3
خانه باد، محمد
92597441
4
حوضه آبریز بندگلستان دارای وسعت در حدود 320 کیلومترمربع بوده و در جنوب غرب مشهد قرار دارد. این حوضه دارای سه رودخانه اصلی بنامهای مایان، دهبار و جاغرق بوده که در مواقع سیلابی به رودخانه کشف رود میریزند. این رودخانهها دارای بستری گراولی با کانال منفرد و بار بستر میباشند و از نوع رودخانههای ناموافق محسوب میشوند. اندازه دانهها در رودخانههای با بستر گراولی، به طرف پایین دست بصورت نمایی کاهش مییابند. مطالعات انجام شده در مورد علل ریزشوندگی در طول مسیر رودخانهها، بر فرآیند جورشدگی هیدرولیکی بعنوان مکانیزم غالب، تأکید دارند. تغییرات بافتی و علل ریزشوندگی دانهها در57 محل بررسی شدهاند.گراولها در ناحیه مورد مطالعه اغلب شامل فیلیت، اسلیت و کوارتزیت میباشند. بطور کلی رسوبات دارای جورشدگی بد، کجشدگی مثبت بوده و کشیدگی اغلب نمونهها بصورت پهن میباشند. در قسمت بالا دست حوضه، مهمترین دانههای در اندازه بولدر از جنس فیلیت میباشند و در قسمت پایین دست اسلیتها چارچوب اصلی گراول را تشکیل میدهند. درصد سایش اسلیتها در حدود 5/25% و فیلیتها تقریباً برابر 28% توسط تست سایش لوسآنجلس برآورد شده است. پراکندگی اندازه دانهها در فاصله بالا دست بصورت بایمدال ضعیف بوده و به طرف پایین دست بایمدال شدید و در انتها علاوه بر دو مد گراولی، یک مد ماسهای پدیدار میگردد. در حوضة آبریز بندگلستان، کاهش سریع شیب بستر و نیز حملونقل انتخابی دانهها که وابسته به شرایط هیدرولیکی بوده و بوسیله هیدرولوژی و شیب حوضة آبریز کنترل میگردد نقش مهمی در آهنگ ریزشوندگی ذرات به طرف پایین دست ایفا مینمایند.
The Band-e-Golestan drainage basin with a surface area of about 320 km2 is located southwest of Mashhad. This catchment area consists of three subbasins: Mayan, Dehbar and Jaghargh. Rivers in this basin flow toward the northeast and are connecting to Kashafrud River. These rivers are single channel and consequent with the bedload sediments. In many gravel-bed rivers, the grain size changes as exponential toward downstream. Most studies on the cause of downstream fining in the rivers emphasize hydraulic sorting as the dominant fining mechanism. Grain size variations and causes for fining downward were studied at 57 sites. Compositionally, gravels in the study area consists of phyllite, slate and quartzite. Consequently, These sediments are poorly sorted, positively skewed and mainly platykurtic. In the upstream, most of the boulders are phyllites while in the downstream, slate makes up the framework of gravel. The percentage of abrasion in slate is about 25.5 while that of the phyllite is about 28 (Estimated by a Los Angles Machine). Grain size distribution shows a weakly bimodality in the upstreams and becomes strongly bimodal toward downstream. Finally, at the end reach, three modes appeared, two are gravelly and one is sandy. The main factors in downstream fining of grain size in the study area, are: a) the rapid reduction of slope and b) selective transport (Hydraulic Sorting) due to changing of hydraulic condition, controlled by hydrology of drainage basin as well as catchment slope.
https://jos.ut.ac.ir/article_16758_786512d2f78d9a22818958e258d036e7.pdf
بندگلستان
جورشدگی هیدرولیکی و سایش
ریزشوندگی به طرف پایین دست رودخانه
Abrasion
Band-e-Golestan
downstream fining
Hydraulic Sorting
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16759
مطالعه پوسته در منطقه شمال غرب ایران با استفاده از وارونسازی دادههای زلزله
-
محمود میرزایی
46594596
1
محمدرضا قیطانچی
32369784
2
برای مطالعه پوسته در این ناحیه دادههای ثبت شده توسط 8 ایستگاه در شبکه لرزه نگاری منطقه مذکور که به تعداد 2654 زلزله در طی حدود 5/3 سال میرسد مورد پردازش قرار گرفتهاست که از این تعداد حدود 1683 زلزله در ناحیه مورد نظر بوده است . با شکل دادن 42 پروفیل، هر پروفیل شامل دو ایستگاه و یک زلزله، زمانهای رسید امواجp ، 42 زلزله به ایستگاههای مورد نظر محاسبه شده وسپس با انتخاب یک مدل اولیه 3 لایه، پارامترهای عمق و سرعت مربوط به هر لایه بهینه گردیدهاست. نتایج بهینه شده برای رسم نقشههای پربندی تغییرات عمق و سرعت بکار برده شدهاند. با بررسی دقیق نقشهها ، ناپیوستگیهای سرعتی یا تغییرات ناگهانی در عمق فصل مشترک لایهها به گسلهای موجود در منطقه نسبت داده شدهاند و همچنین تغییرات سرعت از سطح تا عمق حدود 5/3 تا 5/7 کیلومتربرثانیه و تغییرات عمق فصل مشترک لایه اول و دوم از حدود 5/4 تا 6 کیلومتر وتغییرات عمق فصل مشترک لایه دوم و سوم از حدود 18 یا 22 کیلومتر برآورد گردیده است.
In order to study the crust in Azarbaijan area, 2654 earthquakes data recorded in 8 stations of Azarbaijan network, during 3.5 years, are processed. 42 earthquakes of the recorded data occurred in this area. By making 42 profiles, including one source and two stations, P-wave travel times are calculated. Then by choosing an initial three-layer model, Depth and velocity parameters of each layer are optimized. The results of optimization are used for contour map plots of velocity and depth variations. Velocity discontinuities and sudden variation in depth, observed on the maps, are related to the faults in the area.
Velocity variations with depth were 3.5-7.5 km/s and depth variations of first and second interface respect to the surface were 4.5-6 km and 18-22 km respectively.
https://jos.ut.ac.ir/article_16759_3827f9972e16f199d1d874b8b2fced0c.pdf
پوسته
شمال غرب ایران
وارونسازی دادههای زلزله
Crust
Earthquak
inversion
North West of Iran
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16760
بیوستراتیگرافی سازند شمشک درکوه ازون، جاجرم برمبنای داینوفلاژلهها
-
فاطمه واعظ جوادی
87341635
1
محمد قویدل سیوکی
19364717
2
ابراهیم قاسمینژاد
85623467
3
تعداد یازده گونه پالینومورف دریایی شامل 9 گونه داینوفلاژله متعلق به 8 جنس و دو گونه آکریتارک متعلق به یک جنس از رسوبات سازند شمشک کوه ازون مورد شناسایی قرار گرفت. با توجه به انتشار چینهشناسی این پالینومورفها، دو بیوزون به نامهایNannoceratopsis spiculata Biozone و Valensiella ovulum Biozone تشخیص داده شد. برمبنای ارزش چینهشناسی گونههای مذکور سن توآرسین-باژوسین پیشین برای بخشهای فوقانی این سازند خاطرنشان میگردد.
Eleven marine palynomorph species including nine dinoflagellata cyst species belonging eight genera and two acritarch species belonging to one genus were recognized from Shemshak Formation at Ozon Mountain. According to their stratigraphic distribution, two biozones, Nannoceratopsis spiculata Biozone and Valensiella ovulum Biozone were erected. Based on the stratigraphic range of dinoflagellata cyst species an age of Toarcian-Early Bajocian is suggested for the upper part of the formation.
https://jos.ut.ac.ir/article_16760_28ec9a58997779183e69068beb550f94.pdf
بیوستراتیگرافی
توآرسین– باژوسین پیشین
داینوفلاژله
سازند شمشک
Biostratigraphy
Dinoflagellata
Shemshak Formation
Toarcian-Early Bajocian
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16761
تخمین سرعت امواج برشی با استفاده از نمودارهای پتروفیزیکی و تطابق آن با نتایج آزمایشگاهی، در یکی از مخازن کربناته ایران
-
محمد محمدنیا
33526164
1
محمدرضا رضایی
83681269
2
آگاهی از سرعت امواج برشی در مطالعات لرزهای میادین هیدروکربوری از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه با استفاده از نمودارهای پتروفیزیکی، سرعت امواج برشی (Vs) در یکی از مخازن هیدروکربنی کربناته در یکی از میادین نفتی واقع در جنوب غربی ایران به عنوان تابعی از سرعت امواج تراکمی، تخلخل، لیتولوژی و حجم شیل محاسبه شده است. بدین منظور سرعت امواج تراکمی(Vp) مستقیما" از روی نمودار صوتی و با داشتن زمان سیر موج (DT) در مخزن مورد مطالعه بدست آمد و تخلخل با استفاده از نمودارهای نوترون و چگالی و حجم شیل با استفاده از نمودار پرتو گامای تصحیح شده (CGR) محاسبه گردید. سپس با استفاده از نتایج مطالعات پتروگرافی و به کمک روابط تجربی متداول سرعت امواج برشی تخمین زده شد. سرعت امواج برشی محاسبه شده توسط روابط مختلف با سرعت امواج برشی اندازهگیری شده در شرایط اشباع از آب و فشار مخزن بر روی 33 نمونه پلاگ مقایسه شد و مشخص شد که استفاده از مدلهای Greenberg & Castagnaو Castagna نتایج بهتری برای تخمین سرعت امواج برشی در سنگهای کربناته به دست میدهند.
همچنین سرعت امواج تراکمیبدست آمده از روی داده های نمودار پتروفیزیکی در مقابل سرعت امواج برشی اندازه گیری شده در شرایط مخزن در آزمایشگاه ترسیم شد و روابط بین سرعت امواج برشی و سرعت امواج تراکمیبه صورت زیربدست آمد:
مدل خطی (R2=0.84) Vs=0.5243 Vp + 0.0451
مدل درجه دوم (R2=0.85) Vs= -0.1068 Vp2+ 1.5106 Vp –2.2008
سپس باتوجه به اختلاف مقادیر تخمین زده شده با مقادیری که اندازه گیری گردید, عوامل مختلف موثر در سرعت امواج نظیر رخسارههای سنگی، انواع و مقدار تخلخل، حجم شیل و محیط رسوبی مورد بررسی قرار گرفته و برحسب نوع محیط و مقدار تخلخل روابط بهتری ارائه گردید.
Estimation of shear wave velocity (Vs) in seismic studies of hydrocarbon reservoirs is very important. In this study, Vs is estimated in one of the hydrocarbon carbonate reservoir in an oilfields at southwest of Iran.
For 32 core plugs bulk density, grain density, porosity, permeability, compressional and shear wave velocities were measured. Elastic wave velocity measurement conducted in both dry and saturated samples under reservoir condition. Detailed petrographical studies carried out for all samples. Petrophysical parameters such as volume of shale and porosity were determined from corrected gamma ray log (CGR) and neutron and density logs respectively.
Shear wave velocity has been estimated as a function of compressional wave velocity, obtained from sonic log, lithology, porosity, volume of shale and formation pressure.
By comparison between estimated Vs, calculated by different relationships for carbonate rocks, with laboratory results, it is concluded that equations of Castagna & Greenberg (1992) and Castagna (1993) give good results.
In this study, improved new equations are also presented for estimation of Vs from Vp as follow :
Vs= 0.5243 Vp + 0.0451 Linear model (R2=0.84)
Vs= -0.1068 Vp2 +1.5106 Vp – 2.2008 Square model (R2=0.85)
In order to improve the above relationships, we verified sensitivity of these velocities to some parameters including: lithofacies, porosity type, volume of shale, depositional environments and the amount of porosity.
https://jos.ut.ac.ir/article_16761_49d56673664204cdf202e347d3ef267a.pdf
پتروفیزیک
سرعت امواج برشی
مخازن کربناته
carbonate reservoirs
Petrophysics
Shear wave velocity
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16762
توصیف خصوصیات پتروگرافیکی و ژئوشیمیایی انواع مختلف دولومیتها درسازند باروت (البرز مرکزی)
-
محمد حسین آدابی
34262394
1
مریم میرشاهانی
97882857
2
نهشتههای کربناته- تخریبی سازند باروت با سن احتمالی پرکامبرین در مقطع مورد نظر از270 متر توالی شیلهای رنگارنگ، ماسهسنگ بسیار ریزدانه، سیلت استون با بیش از 30 میان لایه آهکی و دولومیتی تشکیل یافته است. این مقطع در شمال شرق تهران در جاده تهران-فشم و در 1 کیلومتری غرب روستای زایگون (در البرز مرکزی) واقع است. بخش کربناته این سازند عمدتاً" شامل سنگهای استروماتولیتی است که غالباً از نوع استروماتولیتهای مسطح بوده ولی به اشکال
[laterally link hemispheroid (LLH)] و نیز [stacked hemispheroid (SH)] دیده میشود. بر اساس شواهد پتروگرافی) اندازه دانه و فابریک(و ژئوشیمیایی (نظیر آنالیزهای ایزوتوپی ?18O و ?13C و عنصری Mg,Na,Sr,Fe,Mn و Ca) چهار نوع مختلف دولومیت در سازند باروت تشخیص داده شده است. علت تنوع دولومیتها به دلیل تاثیر فرایندهای دیاژنتیکی اولیه و تاخیری است که منجر به تغییر ترکیب سیالات دولومیت ساز و در نتیجه تغییر در انواع این دولومیتها گشته است. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی بنظر میرسد که دولومیتهای سازند باروت عمدتا" در شرایط احیایی و تحت تاثیر دیاژنز تدفینی (کم عمق، متوسط و عمیق) تشکیل شده باشند. Mg مورد نیاز برای تشکیل دولومیت نوع 1 که بعنوان دولومیت اولیه و یا همزمان با رسوبگذاری در نظر گرفته میشود، از آب دریا تامین شده، درحالیکه Mg لازم برای تشکیل سایر انواع (دولومیتهای دیاژنتیکی) از تراکم شیلها و شورابههای حوضهای نتیجه شده است. با توجه به فراوانی رسهای مونت موریونیتی و کلریتی در شیلهای سازند باروت و بر اساس کاهش مقدار MgO در این رسها بترتیب به میزان 37 و 84 درصد (مطالعات XRD و XRF شیلها)، میتوان گفت که Mg لازم برای دولومیتی شدن به احتمال زیاد از تراکم شیلها
(shale pressing) نتیجه شده است. محاسبه مقدار مواد آلی در نمونههای کربناته سازند باروت نشان داده است که درصد مواد آلی در دولومیتها 3 برابر آهکها است. عقیده براین است که فرایند دولومیتی شدن در لایههای آهکی غنی از مواد آلی با سرعت بیشتری صورت میگیرد و لذا بخشی از فرآیند دولومیتی شدن در این سازند را میتوان به وفور نسبی مواد آلی در دولومیتها نسبت داد. دمای تشکیل دولومیتهای اولیه سازند باروت با توجه به معادله لند (1985) و با در نظرگرفتن?W آب دریای پرکامبرین فوقانی 1 ±3- و سنگین ترین ?18O دولومیکرایتها معادل052/5- بین 42 تا 50 درجه سانتیگراد محاسبه شده است.
The study area is located in the NNE of Tehran, at Fasham area (west of Zaigun Village) in the central Alborz Mountain.
Barut Formation, with a total thickness of 270 m, composed of coloured shale, very fine sandstones, siltstones and over 30 interbeded calcareous and dolomitic rocks. The age of Barut Formation is probably Precambrian.The carbonate sequence of Barut Formation consist mainly of stromatolitic rocks with stratiform, laterally link hemispheroid (LLH) and stacked hemispheroid (SH) shapes.
Based on petrographic (size and fabric), elements and isotopic studies, four dolomite types were recognized.Variation in dolomite types is mainly related to early to late diagenetic processes leading to changes in composition of dolomitizing fluids. Geochemical studies also indicate that medium to coarse grain dolomites formed in shallow to deep burial setting under reducing conditions. Sea water was the major source of Mg for early diagenetic dolomite (type1),while Mg for late diagenetic dolomites (type2,3,4) were sourced by shale pressing processes.Decrease in MgO % from 37 to 84 % in montmorillonite and chlorite,support that source of Mg for dolomitization in burial setting was mainly provided by leaching of Mg from Mg – bearing clay minerals. Calculation of organic matter in carbonate samples indicates that the amount of organic matter in dolomites are three times more than limestones.As dolomitization processes increased by increasing organic matter contents,part of dolomitization in Barut Formation can be related to availability of organic matter.
Palaeotemperature calculation (based on ?W of –3 ± 1 and heaviest ?18o value of –5.05‰) indicate that early diagenetic dolomite formed in seawater ranging in temperature between 42 – 50 °C.
https://jos.ut.ac.ir/article_16762_c99cc0fa0851e2ce1369db7e809769ff.pdf
البرز مرکزی
پتروگرافی
دولومیت
ژئوشیمی
سازند باروت
Barut Fm
Central Alborz
Dolomite
geochemical
Petrography
per
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
2003-07-23
1
0
16763
معرفی نانوفسیلهای کامپانین حوضه اینتریور غربی(Western Interior)
درداکوتای جنوبی
-
فاطمه هادوی
43945182
1
به منظور مطالعات تاکسونومی و بیواستراتیگرافی30 نمونه از مغزههای حفاری از منطقه سیستون (Sisseton) درشمالشرق داکوتا برداشت شده است. نانوفسیلهای موجود از حفظشدگی خوب و فراوانی وتنوع زیاد برخوردارند. در مطالعات اخیر تعداد 92 گونه نانوفسیل شناسایی وبرخی از آنها عکسبرداری شدند. برمبنای نانوفسیلهای یافت شده سن مقطع مطالعه شده بخش پایانی کامپانین آغازین- بخش آغازین کامپانین پسین است.
Thirty samples were examined to document the nannofossil assemblage and determine the biostratigraphic zonation. Samples were taken from a borehole drilled at Sisseton (NE South Dakota). 92 species of nannofossil were determined and photographed. Biostratigraphic study of calcareous nannofossils allowed recognition of Late Early Campanian to Early Late Campanian age for the studied section
https://jos.ut.ac.ir/article_16763_3410bbf97b63f4a8e7f3e6a67ba98f78.pdf
اینتریور غربی
داکوتای جنوبی
کامپانین
نانوفسیل
Calcareous nannofossils
Gregory Member (Campanian)
Western Interior
Western Interior Basin