2024-03-28T23:02:13Z
https://jos.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1652
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
اثر فسیل حرکت و برخاستن (take off) پرندگان زمان میوسن در رسوبات سازند سرخ بالایی، برش غرب روستای مشمپا، شمال باختری زنجان
نصراله
عباسی
سازند سرخ بالایی در غرب روستای مشمپا (غرب استان زنجان) به ضخامت 5/276شامل توال رسوبی ماسه سنگ، سیلتستون و مارن میباشد که در لایههای تخریبی این توالی آثار فسیل ردپای پرندگان به فراوانی یافت میشوند. دو نمونه از اثرجنس
Antarctichnus Covacevich & Lamperein 1970 که مربوط به ردپای پرندگان
چهار انگشتیاند، اثر حرکتی خاص و برخاستن (take off) از زمین را نشان میدهند. پرندگان اثر ساز به گونهای حرکت کردهاند که انگشت میانی پای خود را بر روی رسوبات کشیده و اثر شیار طویل و ممتد در جلوی ردپا ایجاد کردهاند. در اثر فسیل برخاستن نیز پدیده کشیده شدن انگشت بر روی رسوب وجود دارد، ولی پرنده جهت تأمین نیروی بالابرنده مورد نیاز، مسافتی را بطور شتابدار دویده است. در یکی از مسیرها، سرعت و شتاب دویدن پرنده برای برخاستن به ترتیب cm/s 16 و شتاب 2 cm/s25 محاسبه گردید. به نظر میرسد، این پرندگان برای تأمین نیروی بالا برنده (Lift) مورد نیاز برای برخاستن از زمین، از نیروی فشارشی و جهشی پا نیز کمک گرفتهاند.
سازند سرخ بالایی در غرب روستای مشمپا (غرب استان زنجان) به ضخامت 5/276شامل توال رسوبی ماسه سنگ، سیلتستون و مارن میباشد که در لایههای تخریبی این توالی آثار فسیل ردپای پرندگان به فراوانی یافت میشوند. دو نمونه از اثرجنس
Antarctichnus Covacevich & Lamperein 1970 که مربوط به ردپای پرندگان
چهار انگشتیاند، اثر حرکتی خاص و برخاستن (take off) از زمین را نشان میدهند. پرندگان اثر ساز به گونهای حرکت کردهاند که انگشت میانی پای خود را بر روی رسوبات کشیده و اثر شیار طویل و ممتد در جلوی ردپا ایجاد کردهاند. در اثر فسیل برخاستن نیز پدیده کشیده شدن انگشت بر روی رسوب وجود دارد، ولی پرنده جهت تأمین نیروی بالابرنده مورد نیاز، مسافتی را بطور شتابدار دویده است. در یکی از مسیرها، سرعت و شتاب دویدن پرنده برای برخاستن به ترتیب cm/s 16 و شتاب 2 cm/s25 محاسبه گردید. به نظر میرسد، این پرندگان برای تأمین نیروی بالا برنده (Lift) مورد نیاز برای برخاستن از زمین، از نیروی فشارشی و جهشی پا نیز کمک گرفتهاند.
ایران
ایکنولوژی
ردپای پرندگان
زنجان
سازند سرخ بالایی
میوسن
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16862_c6e9d1a2dacbc0842b665b3b4cd572d6.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
ژئوشیمی و پترولوژی سنگهای آتشفشانی جنوب دانسفهان و جنوب کرج، ماگماتیسم همزمان جزایر قوسی و درون صفحهای
محمدرضا
قربانی
ژئوشیمی سنگهای آتشفشانی بازیک- حدواسط جنوب دانسفهان و جنوب کرج، وجود دو سری با ترکیب متمایز را نشان میدهد. سنگهای بازیک جنوب دانسفهان فقیر از تیتانیم بوده (سری LT)، دارای ویژگی کالکآلکالن شاخص سنگهای آتشفشانی جزایر قوسی است و سنگهای بازیک جنوب کرج غنی از تیتانیم (سری HT) و نسبتاً الکالن بوده، مشخصه سنگهای آتشفشانی جزایر اقیانوسی است. اختصاصات سری LT عبارتند از: فراوانیهای پائین عناصر با قدرت میدان بالا (HFSE) همچون Ta, Nb, Ti و فراوانی بسیار بالای عناصر لیتوفیل درشتیون (LILE) همچون K, Ba, Sr. این مشخصات با منتسب نمودن سنگهای آتشفشانی سری LT به فرورانش لبه اقیانوسی نئوتتیس به سمت شمال در ائوسن هماهنگ میباشد. بدینترتیب سنگهای سری LT محصول ماگماتیسم یک گوه گوشته لیتوسفری متاسوماتیسم شده، است. سیالات آزاد شده از لبه اقیانوسی فرورونده نئوتتیس سبب این متاسوماتیسم بودهاند. از طرف دیگر سنگهای آتشفشانی هم سن و نسبتا بازیک بدست آمده از جنوب کرج، سری HT، نشانههایی از یک گوشته منشاء عمیقتر داراست. این سنگها نسبت به سنگهای آتشفشانی جنوب دانسفهان، از عناصرنادر بویژه Nb و Ta غنی هستند. الگوها و فراوانیهای عناصرنادر سنگهای آتشفشانی جنوب کرج شبیه بازالتهای جزایر اقیانوسی است و احتمالاً گواهی بر دخالت گوشته استنوسفری (پلوم) میباشد.
جزایر اقیانوسی
جزایر قوسی
دانسفهان
ژئوشیمی عناصرنادر
کرج
نئوتتیس
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16863_de70a3bb48b6ced65536dd5888cd6d78.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بررسی خطر زمینلغزش با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی منطقه رودبار)
عقیل اشقلی
فراهانی
محمد
تشنهلب
جعفر
غیومیان
سید محمود فاطمی
عقدا
منطقه رودبار به دلیل تنوع لیتولوژیکی و شرایط محیطی مانند شیب، بارندگی، پتانسیل بالای زلزله و ... منطقهای مستعد لغزش است. جهت بررسی خطر زمین لغزش در منطقه، عوامل موثر در وقوع لغزش با استفاده از اطلاعات موجود وتکمیل اطلاعات توسط برداشتهای صحرایی و تجزیه و تحلیل آنها مشخص گردید. نتایج حاصله رقومی و در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (Geographic Information System) ذخیره گردیدند. سپس با استفاده از سیستم منطق فازی این اطلاعات تجزیه و تحلیل شده و خطر زمین لغزش برای منطقه محاسبه گردید. نتایج حاصله در سیستم AutoCAD به صورت نقشه پتانسیل خطر زمین لغزش تهیه و ارائه شده است. نقشههای تهیه شده شامل نقشههای خطر لغزشهای خاکی و سنگی و نیز نقشه ریزشها و واژگونیهای سنگی است. نتایج حاصله بیانگر وقوع 30/68 درصد از زمین لغزشها در سطحی برابر با 79/44 درصد در منطقه هستند. همچنین تراکم زمین لغزشها در ردههای با خطر بالا بسیار بیشتر از مقدار آن در ردههای خطر پائین است. از ویژگیهای این روش استفاده از قوانینی است که بر پایه دانش شخص خبره هستند و لذا نتایج بهتری را به دست میدهند.
پهنه بندی
زمین لغزش
منطق فازی
منطقه رودبار
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16864_e147e686082916728eeaa18284cee238.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
روند تحول ماگمایی در روانههای استراتوئید شمال شرق زرجهبستان، قزوین، ایران
علی
کنعانیان
کیمیا
کلانتری
عباس
آسیابانها
سنگهای آتشفشانی پالئوژن البرز در شمالشرق روستای زرجهبستان (اطراف قزوین) یک توالی آتشفشانی متشکل از یازده روانه استراتوئید با ترکیب تراکی آندزیت تا تراکی آندزیت بازالتی و بافت پرفیری را تشکیل میدهند که به صورت متناوب با طبقات پالئوسل قرار گرفتهاند. شواهد پتروگرافی در گدازهها از قبیل وجود بافت غربالی و زونینگ در فنوکریستهای پلاژیوکلاز و وجود فنوکریستهای با حاشیه گرد شده نشانه عدم تعادل بلورهای از قبل موجود با ماگمای جدید الورود است. دادههای ژئوشیمیایی حاکی از متحولتر شدن ماگمای سازنده گدازههای منطقه از قاعده به سمت راس توالی میباشد، به طوری که در قسمت فوقانی بر فراوانی عناصر ناسازگار افزوده و از فراوانی عناصر سازگار کاسته میشود. این تغییرات کاملاً هماهنگ با تغییر فراوانی مدال کانیهای تشکیل دهنده سنگها میباشد.
بافت غربالی
پالئوژن
تحول ماگمایی
توالی آتشفشانی
قزوین
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16865_38b305dd8baf00598e81fa3452fae21d.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
لیتوستراتیگرافی و بیوستراتیگرافی نهشته های پرمین دربرش مارسلان، سنگرود، (البرز غربی)
فرشته
سجادی
حسین
پرتوآذر
نوشین
مهربان
سنگهای پالئوزوئیک بالایی در دره مارسلان، در 28 کیلومتری شمال شرق لوشان، شمال سنگرود، برونزد دارند. مطالعه لیتوستراتیگرافی و بیوستراتیگرافی نهشتههای پرمین در برش مارسلان منجر به شناسایی 57 گونه فرامینیفرا (متعلق به 37 جنس) و 8 جنس و گونه از جلبک ها شده است. همچنین سه سازند، هفت لیتوزون و بر اساس گسترش چینه شناسی میکروفسیلهای فرامینیفرا سه بیوزون تجمعی در رسوبات مربوطه، شناسایی شده است.
واحدهای سنگی مربوط به پرمین از قدیم به جدید شامل: 1) سازند دورود (آسلین- ساکمارین) شامل 225 متر کنگلومرای قاعدهای، ماسهسنگقرمز، سنگآهک انکوئیدی، سیلتستون و شیل است (قابل تقسیم به سه لیتوزون) و با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند خاشاچال (به سن کربونیفرمیانی) قرار دارد. 2) سازند روته (مرغابین) به ضخامت 364 متر، شامل آهکهای صخرهساز (قابل تقسیم به به دو لیتوزون) که با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند دورود قرار دارد. 3) سازند نسن (جلفین پیشین) شامل 140 متر سنگ آهک مارنی با بین لایههای شیلی (قابل تقسیم به دو لیتوزون) که با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند روته و با ناپیوستگی همشیب در زیر سازند الیکا (تریاس پیشین- میانی) قرار دارد. در منطقه مورد مطالعه وجود لایههایی از لاتریت و بوکسیت مرز پرمین و تریاس را مشخص میکند. وجود این لایهها نشان میدهد که برش مورد مطالعه در این زمان در منطقه با آب و هوای تقریباً گرم و مرطوب و نزدیک به عرض جغرافیایی30 درجه جنوبی قرار داشته است.
استراتیگرافی
پرمین
سازند دورود
سازند روته
سازند نسن
سنگرود
فرامینیفرا
مارسلان
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16866_8f115bb0c8d43f5ba81e45463f074534.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
ژئوترموبارومتری سنگهای رخسارة اکلوژیت در مجموعة افیولیتی منطقة سولابست در جنوب شرق بیرجند
غلامرضا فتوحی
راد
دکتر صدرالدین
امینی
در بخش شرقی یک مجموعة افیولیتی درمنطقة سولابست (جنوب شرق بیرجند) یک سری دگرگونی شامل اکلوژیت، شیست آبی، شیست آبی گارنت دار، آمفیبولیت، اپیدوت آمفیبولیت، شیست سبز و میکاشیست رخنمون یافته است. علاوه بر گدازه های بالشی بازالتی و چرتها که به اکلوژیت و شیست آبی تحول یافتهاند، اغلب توالی انباشتی گابرو تا دایکهای دیابازی ورقهای روی آن نیز دگرگون شده است. این دگرگونی درحد رخسارة دگرگونی پرهنیت- اکتینولیت(زیر رخسارة شیست سبز) تا رخسارة شیست سبز میباشد. وجود میکروفسیل اوربیتوئیدس درسنگ آهکهای میکریتی داخل مجموعة افیولیتی، نشان دهندة سن جایگزینی ماستریشتین برای مجموعة افیولیتی است.
نتایج ترموبارومتری اکلوژیت ها که توسط برنامة کامپیوتری ترموکالک هلند و پاول (1998; version 3.1, 2001) و با استفاده از نتایج تجزیة میکروپروب بدست آمده است، نشان می دهدکه پیک دمای اکلوژیت های منطقة سولابست از 496 تا 592 درجة سانتیگراد و پیک فشار آنها از 0/22 کیلوبار تا 4/26 کیلوبار است. دگرگونی پسروندة رخسارة اپیدوت آمفیبولیت در این اکلوژیت ها بین دماهای 469 تا 592 درجه سانتیگراد و فشارهای 1/5 تا 4/7 کیلوبار انجام گرفته است. شواهد بافتی و نیز نتایج آنالیر ها نشان میدهد که مرحلة دوم دگرگونی در هنگام بالا آمدن این سنگها انجام شده است. از طرفی نتایج آنالیزها، شواهد بافتی و بخصوص نمودارهای منطقه بندی گارنتها و تلفیق آنها با شواهد صحرایی نشان میدهد که دگرگونی پیشرونده از نوع دگرگونی ناحیه ای دیناموترمال بوده که ضمن عملکرد یک فرآیند فرورانش انجام شده است.
همراهی اکلوژیت ها در منطقة مورد مطالعه با شیست های آبی،آمفیبولیت ها و گارنت آمفیبولیت ها در بخش شرقی یک مجموعة افیولیتی و تلفیق نتایج آزمایشگاهی و صحرایی حاکی از عملکرد یک فرآیند فرورانش به سن کرتاسة فوقانی در منطقة مورد مطالعه و در نتیجه در شرق ایران است که در مرحلة بعد با فرآیند راندگی طی برخورد دو بلوک لوت و هلمند، دنبال شده است.
افیولیت
اکلوژیت
بیرجند
ژئوترموبارومتری
سولابست
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16867_8d10ed35bf715a8713f2dfd801b96e5b.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
مدلسازی تراوائی در مخازن ناهمگون با استفاده از منطق فازی
حسام آلوکی
بختیاری
علی محمد
باقری
تخمین پارامترهای پتروفیزیکی مخزن شامل تخلخل، اشباع شدگی و تراوائی اولین و مهمترین گام در ارزیابی صحیح مخزن و مدلسازی مخازن می باشد.تخلخل و اشباع شدگی را می توان از نمودارهای خام پتروفیزیکی و همچنین آزمایشات مغزه تعیین نمود، در حالیکه تراوائی فقط به طور مستقیم از نتایج آزمایشات مغزه تعیین می شود. از آنجائیکه به دلیل مسائل اقتصادی و فنی امکان مغزه گیری در تمامی چاههای یک میدان و یا حتی بطور کامل در طول یک چاه میسر نیست لذا تخمین تراوائی با استفاده از داده های مغزه و نمودارهای پتروفیزیکی ضروری است.
در این مطالعه از منطق فازی به عنوان یک رهیافت جدید و نیرومند در تخمین تراوائی از نمودارهای پتروفیزیکی در یکی از مخازن ناهمگون کشور استفاده شده است.
امکان فازی
تابع عضویت
منطق فازی
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16868_3f314baa4666ab75feee003eaa436254.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بررسی میزان حساسیت نرمافزار جزرومدی IOS به طول دوره آماری و نقص در دادههای ورودی سطح آب
سید علی
آزرمسا
علیرضا
مجتهدی
مطالعه و شناخت دقیق جزرومد، بهدلیل تأثیری که در حل مسائل ناوبری دریایی، شیلات، مدیریت بنادر و… دارد، موضوعی دارای اهمیت است. یکی از روشهای بررسی جزرومد، آنالیز هارمونیک جزرومد است. آنالیز هارمونیک جزرومد بر اساس سری فوریه انجام میشود و یکی از بهترین روشها برای پردازش آن استفاده از روش حداقل مربعات است. یکی از نرمافزارهای جزرومدی که بر اساس این روش عمل میکند، نرمافزار IOS است.
به دلیل هزینهبر بودن و زمانبری ثبت تغییرات تراز آب و عدم وجود دادهی مشاهداتی کافی در بسیاری از مناطق دریایی به ویژه در کشور ما و همچنین وجود نقصان در بسیاری از دادههای ثبت شده، تعیین تاثیر طول دوره آماری داده های جزرومدی و نیز نقص در داده های جزرومدی بر صحت نتایج آنالیز و پیش بینی های جزرومدی ضروری است. هدف ما در این مقاله، تعیین میزان دقت و صحت آنالیزها و پیشبینی های جزرومدی در منطقه دریایی بوشهر است که با دادههای محدود صورت می گیرد و برای این منظوراز نرمافزار جزرومدی IOS استفاده می شود.
به این منظور، دادههای ساعت به ساعت پنج ایستگاه مختلف با دوره های آماری متفاوت از 13 ساعت تا 30 روز، به عنوان ورودیهای نرمافزار IOS مورد استفاده قرار گرفته است. سپس، با انجام آنالیز حساسیت و با مقایسهی نتایج حاصل از پیشبینیهای جزرومدی در هر حالت با دادههای مشاهداتی، در مورد صحت و دقت اطلاعات خروجی نتیجهگیری شده است.
همچنین، با توجه به اینکه گاهی اوقات در چند ساعت از یک روز، داده مشاهداتی وجود ندارد و یا در برخی روزها، ممکن است قرائت جزرومدی وجود نداشته باشد، تأثیر نقص در دادهها بر نتایج این نرمافزار مورد بررسی قرار میگیرد.
آنالیز کمترین مربعات
ایران
بوشهر
جزرومد
سریفوریه
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16869_c884b768cf512f555fae92a329e99d82.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بیواستراتیگرافی نهشته های مرز سازندهای گورپی وتاربور در نواحی بروجن و سمیرم
مرتضی
طبائی
حسین وزیری
مقدم
عبدالمجید
رشیدی
در این تحقیق دو برش در نواحی بروجن و سمیرم مورد مطالعه قرار گرفته است. برش اول در 35 کیلومتری جنوب غرب بروجن، روستای وستگان قرار دارد. در این برش سازند گورپی شامل مارن و شیل های سبز و خاکستری با میان لایههایی از شیل های تیره بوده و سازند تاربور از آهکهای ماسه ای ریپل مارک دار، تناوبی از مارن و آهکهای ماسه ای و آهکهای رودیست دار در پا یین و سپس تناوبی از مارن وشیل های قرمز و سبز رنگ با میان لایه هایی از ماسه سنگ و کنگلومرا و آهک های ضخیم لایه در بالا تشکیل گردیده است. برش دوم در ناحیه سمیرم قرار دارد. این برش از سازند گورپی شامل مارن و شیل های روشن و خاکستری و سازند تاربور از آهکهای مارنی برنگ روشن و میان لایه هایی از شیل و مارن و آهکهای ضخیم لایه و صخره ای تشکیل میگردد.
بر اساس مطالعات انجام شده بر روی رسوبات بخش بالایی سازند گورپی وسازند تاربور در برشهای مورد مطالعه، بیوزونهایی به شرح زیر شناسایی گردیدند:
بیوزون Globotruncana stuarti در بخشهای بالایی سازند گورپی، برش سمیرم و ساب زون Palaeocystodinium golzowense در بخشهای بالایی سازند گورپی برش بروجن که سن ماستریشتین زیرین را نشان میدهد.
بیوزون Omphalocyclus-Siderolites در رسوبات سازند تاربور در برش سمیرم و بیوزون
Omphalocyclus - Loftusiaدر رسوبات سازند تاربور در برش بروجن که سن آنها ماستریشتین بالایی میباشد.
علاوه بر فرامینیفرها که به منظور بیواستراتیگرافی از آنها استفاده شد، مقداری نمونه بیشتر به منظور مطالعه پالینومورفهای آمادهسازی گردید که منجر به شناسایی 5 جنس و 6 گونه از سیستداینوفلاژلهها و 12 گونه از اسپوروپولنها گردید.
بیواستراتیگرافی
پالینومورف
زاگرس
سازند تاربور
سازند گورپی
فرامینیفر
کرتاسه
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16870_2203768230e4a6412ab8f926fc53c4f6.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بررسی محیط های رسوبی و چینه شناسی سکانسی سازند دالان در ناحیه زاگرس (نواحی کوه دنا و کوه سورمه)
سید علی
معلمی
مسعود لطف
پور
محمد حسین
آدابی
عباس
صادقی
سنگهای کربناته سازند دالان به عنوان بزرگترین مخزن گاز دار در منطقه زاگرس و خلیج فارس به شمار میرود. این سازند ما بین سازندهای تخریبی فراقان در پائین و کربناته کنگان در بالا قرار گرفته است. مطالعات میکروفاسیس و رسوب شناسی نشان می دهد که گسترش رخساره های مخزنی (به ویژه اوولیتی) این سازند عمدتاً به واحد دالان بالائی محدود می شود. 5 کمربند رخسارهای مربوط به یک پلاتفرم بزرگ کربناته از نوع رمپ (homoclinal ramp with barrier type) در چارچوب 9گروه رخساره ای مختلف شناسائی شده است که به ترتیب شامل ناحیه سبخایی، پهنه های کشندی، محیطهای بسته لاگونی، تپه های سدی اوولیتی تا بیوکلاستی با خصوصیات مخزنی و بخشهای دریای باز پلاتفرم کربناته (outer ramp) است. رخساره های فوق با ویژگیهای رسوب شناسی و دیاژنتیکی متفاوتی درنواحی کوه سورمه وکوه دنا به طور مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفتند، بطوریکه مطالعات اخیر نشان می دهد که گسترش رخساره های شناسائی شده در نواحی فوق متفاوت می باشد که تحت تاثیر نوسانات حوضه ای بوده است. مطالعات چینهشناسی سکانسی منجر به شناسایی حداقل شش سکانس رسوبی از نوع دسته سوم و تعداد زیادی سیکلهای کوچک مقیاس یا پاراسکانس گردید. مرزهای بین سکانسی از انواع ناپیوستگیهای درجه اول و دوم می باشند که مرزهای زیرین و بالائی سازند دالان در این نواحی بیانگر دو ناپیوستگی از نوع اول می باشند. هر یک از سکانسهای رسوبی فوق در شرایط متفاوتی از نوسانات سطح آب دریا تشکیل شده اند، اما در مجموع از فاز های رسوبی پیشروی (TST) و سکون نسبی تا پسروی (HST) تشکیل شده اند. سکانسهای رسوبی موجود بیانگر تغییرات سطح آب دریا در مقیاس جهانی(eustatic) و فرونشست تدریجی حوضه در مقیاس ناحیه ای می باشند.
پلاتفرم کربناته
چینه شناسی سکانسی
زاگرس
سازند دالان
محیطهای رسوبی
میکروفاسیس
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16871_ebd646133a94f7ab1efa7fe1b9fc215e.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
منشاء نهشتههای تبخیری پتاسدار میوسن در شمال حوضه کویر بزرگ، جنوب سمنان
حسین رحیمپور
بناب
زینب
شریعتینیا
تبخیریهای پتاسدار مورد مطالعه با سن میوسن مربوط به سازند قرمز فوقانی بوده و در ناحیه جنوب سمنان در حاشیه شمال شرقی حوضه کویر بزرگ واقع هستند. این نهشتههای نمک پتاسدار علاوه بر هالیت حاوی کانیهای سیلویت، پلیهالیت، کارنالیت و به میزان کمتری سایر نمکهای منیزیم-پتاسیمدار است. این تبخیریها را جزء گروه نمکهای پتاسیم- فقیر از منیزیم میتوان طبقه بندی نمود.
بافتهای حاصل از رشد در سطح و کف شورابه (بافتهای جناغی، اسکلتی و تجمعی) در کانیهای هالیت و سیلویت حاکی از منشاء اولیه آنها میباشد و رشد در یک شورابه نسبتا کم عمق را نشان میدهند. این در حالی است که سایر کانیهای پتاسیمدار مثل پلیهالیت، لانجبینیت و دانسیت (نمکهای سولفاته پتاسیم-منیزیم) در طی دیاژنز (متئوریک تا دفنی کم عمق) تشکیل شدهاند. میزان بالای برم در این رسوبات، پاراژنز کانیشناسی و پوشیده شدن نمکها توسط آهکهای دریایی حاکی از منشاء دریایی شورابههای والد این نهشتهها است. بر اساس این مطالعه میتوان یک حوضه حاشیهای دریایی با اقلیم بیابانی، همراه با سوبسیدانس کف حوضه، را برای محیط رسوبگذاری این تبخیریها در نظر گرفت.
ایران
پتاس
تبخیری
سازند قرمز فوقانی
سمنان
سیلویت
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16872_122157a880bcb2ae1a273e1966670a53.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بررسی علل فرسایش خاکهای دشت سیستان از دیدگاه زمینشناس مهندسی با نگرشی خاص به پدیدة واگرائی
خامهچیان،
ماشاالله
رحیمی،
ابراهیم
لشکریپور،
غلامرضا
سلوکی، حمید
رضا
خاکهای واگرا
روشهای شناسایی
سیستان
سیلاببند
فرسایش
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16873_ea41697cada5ec39015926a6c5f48a75.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
بازسازی تاریخچه تدفین و مدلسازی حرارتی سنگ منشاء گدوان در ناحیة فارس
آیتا بیجاری
پور
ارسلان زینل
زاده
محمدرضا
کمالی
با افزایش نیازبه اکتشاف منابع جدید نفتی، توجه بسیاری از زمینشناسان نفت به سمت مسائل مربوط به تشکیل نفت ومهاجرت آن ازدیدگاه کمی وکیفی معطوف شدهاست وتاریخچهء شکلگیری هیدروکربنهای موجود دریک حوضه با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار میگیرد. مشاهدات سطحی مؤید این حقیقت است که رخسارههای آلی درمقیاسهای متفاوتی از زمان و مکان درحال تغییر هستند که این مسئله خود به محیط و فرآیندهای رسوبی بستگی دارد.
مطالعه مدلسازی سنگ منشاء بعنوان ابزار مهم جهت دستیابی به منابع نفت وگاز درکاهش ریسک اکتشاف نفت بشمار میآید. وجود سنگ منشاء بعنوان شرط لازم جهت هرگونه تجمع هیدروکربنی است و لذا آگاهی ازخواص سنگ منشاء بسیار حائز اهمیت میباشد.
دانستن این نکته بسیار مهم است که هیدروکربن درکجا تولید شده، از چه سنگی مهاجرت کرده و خارج گردیده است. بیشتر مطالعات درحال حاضر برروی فرآیندهای فیزیکوشیمیائی موثر درتولید هیدروکربن، میزان، کیفیت و پراکندگی مادهء آلی موجود درسنگ منشاء متمرکز گردیدهاست. بنابراین جهت بازسازی شرایط حاکم بر رسوبات در زمان رسوبگذاری و پس از آن، بهرهمندی از روش مدلسازی سودمند میباشد. بر مبنای مطالعه به روش مدلسازی با بهرهگیری از نرم افزار یک بعدیWinbury سازند گدوان درمحدودهء قبل از پنجره نفتزائی (مقادیر Ro بین 65/.-35/.) قرار میگیرد. عدم بلوغ مناسب سنگ منشاء گدوان با توجه به منحنیهای تاریخچه تدفین و حرارتی آن بدلیل عمق تدفین کم و پایین بودن گرادیان زمین گرمائی منطقه مورد مطالعه میباشد.
بازسازی تاریخچه تدفین
سنگ منشاء گدوان
مدل سازی حرارتی
ناحیه فارس
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16874_dbd343a8f65a3f089a6ff216196608b0.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
تاثیر خصوصیات ژئومکانیکی توده های سنگی در ارزیابی پایداری تونل کلات
محمد
غفوری
صادق طریق
ازلی
تونل کلات در انتهای راه آسفالته مشهد به کلات در قسمت شمال شرقی ناودیس کلات به طول 725 متر در سال 1367 بطور ناقص احداث شده است. در طی حفاری تونل به علت شرایط ساختاری بخشهایی از آن ریزش کرده است. مسیر تونل عمدتاً از میان سنگ های ماسه سنگی، آهکی و مارنی کرتاسه فوقانی عبور می کند. هدف از این مقاله، بررسی تاثیر خصوصیات ژئومکانیکی و ویژگیهای ساختاری توده های سنگی مسیر تونل کلات در ارزیابی پایداری آن جهت تعریض می باشد. برآورد خصوصیات کمی و کیفی توده سنگ در برگیرنده تونل و رده بندی مهندسی آن با استفاده از سیستم های طبقه بندی ژئومکانیکی توده سنگ (RMR), شاخص مقاومت زمین شناسی (GSI) و شاخص کیفی تونل سازی در سنگ (Q) انجام شده است. به منظور تخمین پارامترهای مقاومتی توده سنگی (مانند مقاومت فشاری تک محوره توده سنگ، مقاومت کششی، مدول الاستیسیته توده سنگ و ثابتهای هوک - بران) از معیار تجربی هوک - بران استفاده گردید. همچنین با توجه به خصوصیات ژئومکانیکی برای ارزیابی پایداری تونل جهت تعریض آن، روش عددی اجزا محدود بکار گرفته شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، مقاطع یک و سه بترتیب دارای بهترین و بدترین شرایط از نظر پایداری می باشند. برای انتخاب سیستم نگهدارنده مقاطع مختلف تونل در هنگام تعریض از شاخص های (RMR) و Q)) نیز استفاده شده است.
تحلیل عددی
تونل کلات
خصوصیات مقاومتی توده سنگ
شاخص مقاومت زمین شناسی
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16875_f5e2fd79745479851536a1194bf7b8c9.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی پشته های گلی در بخش زیرین سازند مبارک (شمال خاور شهمیرزاد سمنان)
یعقوب
لاسمی
حسین
مصدق
واحد 2 سازند مبارک ( تورنزین میانی )، در برش شهمیرزاد، در برگیرنده شیل وآهکهای نازک لایه است. در بخش بالایی توالی یاد شده پشتههای گلی که در بردارنده رخسارههای هسته (مدستون تا وکستون بیوکلاستی) و رخسارههای دامنه (وکستون تا پکستون کرینوئیدی) هستند، شناسایی
شدهاند. پشتهها با رخسارههای پکستون تا گرینستون کرینوئیدی (رخساره پوشاننده) پوشیده
شدهاند. رخسارههای بخش زیرین پشتهها شیل/آهکهای نازک لایه پلاژیک با میان لایه های آهک دوباره نهشته شده هستند. جایگیری پشتهها درمیان رخسارههای ژرف تر و کم ژرفا، بودن اسکلت و خرده های اسکلتی دریای باز در آنها، رنگ تیره رخساره پشتهگلی و رخسارههای زیرین آن و نبودن جلبک سبز و اائید همگی نشاندهنده پدیدآمدن پشتههای گلی در بالای شیب یک رمپ کربناته با انتهای پرشیب است. رخسارههای پشتههای گلی نشاندهنده یک چرخه رسوبی دسته چهارم، وابسته به بخش آغازین HST ، از یک سکانس رسوبی هستند
آهک دوباره نهشته شده
پشته گلی
چرخه رسوبی دسته چهارم
رمپ با انتهای پر شیب
سازند مبارک
سکانس رسوبی
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16876_e5915e5a36a7f18ec9ee73a6eae9642c.pdf
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
1384
1
0
فیلتر پیشگوی مختلط در حوزه فرکانس- مکان
نگاه
ارجمندپور
حمیدرضا سیاه
کوهی
فیلتر پیشگو در حوزه فرکانس _ مکان (F-X) تکنیکی برای کاهش نوفه های تصادفی از مقاطع
لرزهای است. با توجه به اینکه در حوزه فرکانس- مکان به ازای هر فرکانس ثابت، سیگنال در مقایسه با نوفه بصورت تابعی از x قابل پیشگوئی است، از اینرو می توان از تئوری وینر برای طراحی فیلترهای مختلط پیشگو بر اساس کمترین مربعات استفاده کرد. خروجی چنین فیلتری بخش قابل پیش بینی داده های لرزه ای خواهد بود. بخش غیر قابل پیشگوئی (یا همان نوفه های تصادفی) خروجی فیلتر دومی خواهد بود که با استفاده از ضرایب فیلتر پیشگو طراحی می شود و به فیلتر خطای پیشگویی معروف است. در این مطالعه برنامه کامپیوتری فیلترهای مختلط در محیط MATLAB تدوین و کارآیی آنها در حذف نوفه های همدوس از رکورد لرزه ای چشمه مشترک و حذف نوفه های تصادفی از مقطع لرزه ای نشان داده شد.
حذف نوفه
فیلتر فرکانس- مکان
فیلتر وینر
واهمامیخت پیشگو
2005
07
23
https://jos.ut.ac.ir/article_16877_6266f9de76fed21a2c953f7194b72847.pdf