پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
تغییرات رشدی ادنوزین تری فسفاتازهای چشم در موشهای بزرگ شده در تاریکی و ورشنائی
17090
FA
اسماعیل
میثمی
Journal Article
1970
01
01
Rats were kept from birth in light cycles and in light—proof rooms. Biochemical analysis of ATPase activity of the whole cyes on days 10, 25 and 40 postnatally revealed firstly a steady rise with age in Mg—ATPase and a sharp three fold increase between days 10 to 25 in Na—K—ATPase; little Na—K—ATPase activity was observed at day 10. Secondly, light deprivation partially but significantly inhibited the changes in the activity of both enzymes on day 25. The suppression of Na—K—ATPase, however, continued up to day 40. Results from a group transferred from dark to light cycles on day 25 showed the stimulatory effect of light on enzymatic growth of the eye and reversibility of the retarded effects.
بمنظور تعیین اثر نورد در رشد بیوشیمیایی چشم دو دسته موش از روز تولد بترتیب در شرایط تاریکی مطلق و 12 ساعت روشنایی تاریکی نگاهداشته شدند. در روزهای دهم‘ در روزهای دهم‘ بیست و پنجم و چهلم بعد از تولد فعالیت آنزیمهای Mg – ATPase و Na – K – ATPas چشم در این موشها اندازه گیری شد. علت انتخاب ATPaseها اهمیت زیاد این آنزیمها مخصوصاً Na – K – ATPase در فعالیتهای فیزیولوژیکی شبکیه چشم مانند پمپ سدیم و فعالیت سینا پسها بود.
نتیجه تحقیقات نشان داد که اولاً فعالیت Na – K – ATPase در روز دهم ناچیز است و در طی دو هفته بعد ظاهر شده نزدیک دو تا سه برابر می گردد. ولی فعالیت Mg – ATPase در روز دهم نسبتاً زیاد است و تغییرات آن در یکماه بعد زیاد چشمگیر نیست. از آنجا که Na – K – ATPase از آنزیمهای متشکله سیناپسها و سایر اجزاء غشائی بافت عصبی می باشد و از آنجا که در چشم فعالیت این آنزیم محدود به شبکیه چشم می باشد‘ رشد سریع این آنزیم بعد از 10 روز اول زندگی در موش موید رشد سریع دندریتها و تشکیل شبکیه های سیناپسی می باشد. محققان دیگر نشان داده اند که نمو ساختمانی و پیدایش فعالیتهای الکتریکی شبکیه نیز در روزهای آخر هفته دوم و اوائل هفته سوم صورت می گیرد که اتفاقاً مصادف است با باز شدن چشم حیوان.
از سوی دیگر مشاهده شد که موشهائی که در تاریکی رشد کردند بجز روز دهم در ATPaseها بطور محسوسی فعالیت کمتری نشان دادند. این اثر بازدارندگی تاریکی در مورد Na – K – ATPase بسیار شدیدتر بود چون فعالیت این آنزیم در موشهای محروم از نور در روز 40 تقریباً 35% کمتر از موشهای برخوردار از نور بود.
بنابراین نور برای رشد بیوشیمیائی شبکیه چشم مفید و لازم می باشد. همچنین سایر محققان نشان داده اند که در حیوانات محروم از نور تغییرات رشدی الکترورتینوگرام عقب می ماند و چون Na – K – ATPase اهمیت حیاتی برای فعالیتهای الکتریکی بافت عصبی دارد بنابراین نتایج حاصل از این تحقیق درتآیید محققان دیگر می باشد.
هنگامیکه یک دسته از موشهای محروم از نور در روز 25 به شرایط روشنایی منتقل شدند‘ اندازه گیری فعالیت Na – K – ATPase نشان داد که بهبود محسوسی در عقب ماندگی رشدی آنزیم حاصل شده است این نتیجه تنها اثر لازم و محرکه نور را در رشد این آنزیم چشم تأکید می کند بلکه نشان می دهد که عقب ماندگی رشد آنزیم در صورت وجود محیط تحریک کننده جبران پذیر است.
بطورکلی این تحقیق نشان می دهد که نور در رشد عناصر و عوامل بیوشیمیائی چشم رل عمده ای را بازی می کند.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
استفاده از سولفات آمونیم و سیکوسل برای درمان بیماری کلروز آهن در گیاه زینتی پروانش
17091
FA
دکتر صادق فرهی
آشتیانی
هوشنگ
ساسونس
Journal Article
1970
01
01
The manifestation of Iron deficiency in running myrtle is due to the high pH of the soil employed for its cultivation and this is because in the soil of alkaline pH absorption and translocation of Iron is not adequate and thus plant suffers from iron deficiency symptoms, mainly chlorosis.
Two experiments were carried out at pH 8.2. to study the following aspects of chiorosis in the running myrtle.
a- the effects of Ammonium sulfate in treating Iron chlorosis
b.. The effect of Cycocele in the treatment of Iron chlorosis
c- The correlation between the severity of Iron deficiency symptoms and Chlorophyl contents of the this plant.
The utilization of Calcium Nitrate (1 gram N per four kgs. of soil) was shown to produce clear signs of Iron deficiency in this plant. The Nitrogen consumption exceeding 1 gram (to 2 grams) will produce in addition to Iron deficiency the signs of potassium deficiency.
Ammonium sulphate used in the primary soil, had an opposite effect to that of calcium Nitrate. The Ammonium Sulphate content equal to I gram nitrogen in the primary soil caused only a slight iron deficiency in the fully grown plant, whereas by inclusion of Ammonium sulphate (equivalent to 2 grams of Nitrogen) in the primary soil, no indication of nutrient deficiency in the leaves was observed, and the plant remained healthy and flourishing.
There is a correlation between the severity of the deficiency symptom and the Chlorophyll contents of the plant, such that the plants benefiting from Calcium Nitrate appeared to have a lower percentages of Chlorophyll, Compared with those given Ammonium Sulphate.
Raising the Nitrogenous fertilizer from one to two grams in each pot, Chlorophyll concentration of the leaves utilizing Calcium Nitrcte became 28 percent lower and in those using Ammonium sulphate was about 60 per cent higher.
The application of Cycocele to elevate the Chlorophyl content in the leaves, influenced the growth of roots, stems and leaves, but a rise in Cycocele consumption caused an increase in chlorophyll content and weight of roots, stems and leaves.
آهن دارای دو خاصیت اصلی برای گیاه می باشد اول آنکه در داخل گیاه تولید ترکیبات پیچیده (کمپلکس) می نماید دوم اینکه تغییر ظرفیت می دهد (Fe++ Fe+++) و بعلت این خواص آهن سبب بسیاری از اعمال فیزیولوژیکی در گیاه می شود. از آنجمله وجود آنرا بعنوان کاتالیزور در تشکیل کلروفیل‘ فعل و انفعالات تنفسی و در تشکیل ساختمان آنزیم ها می توان ذکر کرد. در اثر کمبود آهن در درختان‘ پهنک برگ زرد گردیده و رگبرگها بصورت خطوطی سبزرنگ در یک زمینه زرد آشکار می گردد و این بدان جهت است که رگبرگهای کناری وسطی کلروفیل خود را از دست نداده و در خود حفظ می کنند. این مشاهدات کلروزی نشان می دهد که آهن برای تشکیل کلروفیل لازم است گرچه جزء ترکیبات متشکل کلروفیل نمی باشد. علائم کلروز از جوانترین برگهای شاخه های جوان شروع می شود و چنانچه این مرض شدید باشد‘ بیرگهای پیرهم سرایت می کند و در اثر آن برگهای جوان هم زودترمی ریزد. تخفیف مرض کلروز آهن بطور مستقیم مشکل بوده و معالجه آن مستلزم مصرف زیاد کود آهن دارمی باشد.
Southwich در سال 1945 با تزریق سولفات آهن بمقدار 100 – 50 گرم با ازاء هر درخت‘ مرض کلروز را برای مدت4-2 سال معالجه کرده است De Geus در سال 1958 گزارش داد که قبل از کشف کلات بیش از نصف درختان فلوریدا بکمبود آهن مبتلا بودند و صدها هکتار مرکبات بی ثمر می ماندند و یا اینکه بعلت فقدان آهن از بین می رفتند. با استعمال کلات آهن در مرکبات با این خطر مبارزه گردید. کلات آهن یک ترکیب پیچیده آلی آهن دار است که در داخل خاک واکنش ننموده و تثبیت نمی گردد و همچنین کلات آهن بوسیله ریشه و برگ گیاهان بهتر از سایر ترکیبات آهن دار جذب می شود. (Bear. F.E. 1957) کارینا وهمکارانش در 1957 توانستند‘ کارینا و همکارانش در 1957 توانستند‘ مرض کلروز درختان لیمو را در ظرف 8-5 روز با پخش محلول سولفات آهن واستعمال کلات آهن معالجه نمایند. در این آزمایش غلظت کلات آهن 15/0 و 10/0 درصد بوده است . در 1954‘ Cauliff‘ M.C و در 1959‘ Raciti توانستند از طریق کود دادن زمینهای آهکی (با استعمال 200-150گرم کلات آهن برای هر درخت) مرکبات 15-10 ساله مبتلا به کلروز شدید را معالجه کنند. در 1957 Reuther برای کود دادن با E D T A در زمینهای اسیدی‘ 35 کیلوگرم از کلات 12 درصد بکار برده است و این مقدار با مصرف آهک زیاد توام است.
نگارنده در دو سال گذشته در اصفهان توانست تعدادی از درختان و درختچه های زینتی و میوه را با مصرف کودهای کلاته سکسترن (Sequestrene) و رکسنول (Rexnol) و فتریلون (Fetrilon) و سولمت (Solmet) معالجه نماید و با افزودن محلول اوره (2 درصد) بکودهای کلاته مذکور‘ بیماری کلروز درختان زودتر معالجه گردید زیرا اوره سبب گردید که انتقال آهن از برگی به برگ دیگر سریعتر انجام پذیرد.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
رشد و نمو برک در گیاه گندم
17092
FA
دکتر فریدون دیده
ور
ا.مایزر
ل.واتسون
Journal Article
1970
01
01
The wheat leaf in the early stages of growth consists only of a blade which grows from the base; when the blade is completed the ligule forms and from this time no more growth of the blade can be observed. The sheath then develops proximally to the ligule, its base being the last part to mature. There is a single basal (intercalary) meristem, throughout the period of growth of leaves.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
محاسبه جمع مقاطع تصادم برای تحریک و یونیزه شدن اتمها و یونهای شبه هیدروژن در اثر برخورد با ذرات باردار و تند
17093
FA
دکتر کاظم
امیدوار
Journal Article
1970
01
01
در فیزیک پلاسما‘ مطالعه اتمسفر ستاره ها و خورشید برای دانستن حالت پلاسما از قبیل دانسیته و درجه حرارت الکترونها‘ تصادمهای اتمی رل مهمی را بازی می کنند. در میان این تصادمها‘ تصادمهائی که میان الکترونها و اتمهای خنثی انجام می گیرد مهمتر هستند. در این تصادمات سطوح انرژی اتمها تغییر می یابند و این تغییر موجب تشعشع اتمها می گردد. چون مقدار عمده پلاسما از اتم هیدروژن و یون آن تشکیل شده مطالعه این تصادمات در مورد اتم هیدروژن و الکترون اهمیت بیشتری دارند.
در این مطالعات بایستی مقطع موثر را درباره این تصادمات محاسبه نمود. هانس بتا (Hacs Bethe) در 1930 مقطع مؤثر تمام تصادمات میان اتم هیدروژن و الکترون را که در آنها اتم هیدروژن در ابتدا در پائین ترین سطح انرژی خود و یا حالت نرمال خود قرار گرفته است محاسبه نموده است. محاسبات بتا با وجود کامل بودن برای محاسبات پلاسما کافی نیست‘ چون در پلاسماهائی که درجه حرارت آنها زیاد است تمام اتمهای هیدروژن در حالت نرمال خود قرار ندارند.
در این مقاله یک فرمول آنالیتیک بدست آمده است که شبیه بفرمول بتا مقطع مؤثر کل تصادمات غیرالاستیکی را بدست می دهد و در آن هر نوع تحریک ممکن و یونیزاسیون جمع شده است ولی فرق آن با فرمول بتا این است که اتم هیدروژن می تواند هرگونه حالت اولیه را داشته باشد. بنابراین فرمول بتا یک حالت اختصاصی از فرمولهای بدست آمده در اینجا خواهد بود.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
مدل ریاضی زلزله و مقایسه آن با تکتونیک
17094
FA
دکتر بهرام
عکاشه
Journal Article
1970
01
01
In this paper the mathematical model (Double Couple) of earthquake is explained. The coordinates from P—, T— and B-Axes for 106 earthquakes are drown on maps and the mathematical expectations are compared with the tectonics of region. The results are as follows:
1) The P—axes are perpendicular to the fold or mountain—chain of region and they conformed to north—east, south—west direction. These axes are nearly horizontal.
2) For region Kermanshah to Meshed and for the region north—west the T—axes are along the mountain—chain. The B—axes do not show any distinct direction.
3) The B—axes from the north—west region are along the mountain—chain.
4) The P—, and T—axes make an angle about 45° with the faults.
5) The mathematical model agree with the tectonics of region.
بکمک مدل ریاضی نیروهای بوجود آورنده زلزله برای 106 زلزله محاسبه شده اند و چگونگی قرار گرفتن این نیروها با وضع تکتونیکی منطقه مورد نظر مقایسه گردید و نتایج زیر بدست آمد:
امتداد بردارهای نیرو بسمت کانون زلزله بابرشهای سطحی زاویه حدود 45 درجه می سازند و اغلب دارای زاویه میل کمتر از30 درجه می باشند.
امتداد بردارهای نیرو بسمت کانون زلزله عمود بر چین خوردگی سلسله جبال می باشند و این بردارها در راستای شمال شرق – جنوب غرب قرار دارند.
راستای بردارهای نیرو بسمت خارج کانون زلزله برای منطقه کرمانشاه تا مشهد و شمال غربی در امتداد سلسله جبال قرار دارند‘ در حالیکه راستای بردارهای نیرو صفر برای منطقه شمال شرقی در امتداد سلسله جبال قرار می گیرند.
مدل ریاضی با وضع تکتونیکی مطابقت دارد.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
مطالعه آماری درباره وضعیت زلزله خیزی مناطق مختلف فلات ایران
17095
FA
دکتر خسرو معظمی
گودرزی
Journal Article
1970
01
01
Seismic data available for different regions of the Iranian plateau during this century have been used to give a primary idea of the seism city of each region and to estimate the number of years necessary to expect at least one earth—quake of magnitude greater than M in each region. According to this study one can expect in Iran at least:
— one earth—quake of M5 every 8 months
— one earth—quake of M6 every 3 years
— one earth—quake of M 7 every 20 years.
This study is based on all data available from different sources, papers, notes, reports and bulletins written on the seism city of the Iranian Plateau. Every earthquake has been plotted according to its magnitude and coordinates in regional maps of the Iranian Plateau. These maps will be published later on by the Institute of Geophysics of Tehran University where all the references will also be given.
بر اساس حدود هزار و پانصد زلزله که در سالهای 1900 تا 1970 در فلات ایران اتفاق افتاد‘ طول و عرض جغرافیایی ‘ عمق و شدت آنها از طریق علمی محاسبه شده است. یک مطالعه آماری درباره هر یک از منطقه های مختلف فلات ایران انجام گردید. این مطالعه نشان می دهد که هر هشت ماه یکبار حداقل یک زلزله با شدت مطلق بزرگتر از پنج و هر سه سال یکبار حداقل یک زلزله با شدت مطلق بزرگتر از شش و هر بیست سال یکبار حداقل یک زلزله با شدت مطلق بزرگتر از هفت در فلات ایران می توان انتظار داشت.
برای اطلاع از وضعیت زلزله خیزی هر منطقه از فلات ایران می توان به نقشه ای که در متن انگیسی این مقاله در همین شماره آمده است و به تابلوی شماره 2 که مدت زمان لازم برای وقوع حداقل یک زلزله از هر نوع را در هر یک از مناطق 25 گانه فلات ایران بطور جداگانه روشن می کند رجوع نمود.
بطوریکه د رتابلوی شماره 2 دیده می شود احتمال وقوع یک زلزله با شدت مطلق بزرگتر از پنج هر هشت سال یکبار در منطقه های عشق آباد – شاهرود – همدان – دزفول – سعید آباد و شیراز (حدود طو ل وعرض جغرافیایی هر منطقه در تابلوی شماره 2 قید شده است ) از 95 درصد بیشتر است. بر اساس همین مطالعه برای تقریباً هیچ یک از منطقه های مختلف ایران احتمال وقوع یک زلزله با شدت مطلق بزرگتر از 5 در مدت دو سال از 5 درصد کمتر نیست.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
کاربر روش خاص ((گاوس – فوگلر))در تعدیل شبکه های گرانی و تعیین خطای اختلاف گرانی بین دو نقطه غیر مشخص از شبکه
17096
FA
دکتر حسین
زمردیان
Journal Article
1970
01
01
For a Second Order Gravity Network in the north—west part of Iran a special method of adjustment, the “Iteration Method” is used. The gravity measurements of this network have been made by author in 1 970. In addition, the mean—error for the gravity difference between the two farthermost bases has been calculated. At the end of the paper, you will find a criticism of the applied method of adjustment for this gravity network.
روش خاص تعدیلی که در این مقال مورد بحث قرار می گیرد روش ‹‹تعدیل مرحله گاوس فوگلر›› است که از لحاظ سادگی در اغلب شبکه های ترازیابی بکار رفته و نگارنده آنرا در مورد شبکه درجه دوم جاذبه ایران (قسمت اول ذربایجان) مورد آزمایش قرار داده است.
در این مقاله ضمن توضیح کاربرد این نوع تعدیل تحقیقی در مورد تعیین خطای اختلاف گرانی بین دو نقطه غیر مشخص از چنین شبکه هایی نیز بعمل آمده است.
پرديس علوم
مجله علوم دانشگاه تهران (منتشر نمی شود)
4
0
1971
09
23
-
درباره فرمول باز برای توابع موجی هیپرژئومتریک ورادیال
17097
FA
ف.سینگ
ول
ک.
شارما
Journal Article
1970
01
01
Two expansion formulae for Kampé de Feriét function have been evaluated with the help of orthogonal property of Bessel functions. A few interesting cases along with the application of one of them in the radial wave function for the hydrogen like atoms have also been discussed.
دو فرمول بازشده برای توابع فریه (Feriet) و کامپ (Kampe) ارزش یابی شده است با استفاده از خواص اورتوگونال بسل (Bessel) چند مورد جالب همراه با کاربرد یکی از آن ها در توابع موجی رادیال برای اتم های شبه هیدروژن نیز مورد بحث قرار گرفته شده است.